بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

تسلیت

جناب آقای دکتر محمد رهگشای

با تسلیم به مشییت الهی فقدان مادرهمسر گرامیتان را به شما وسرکار خانم میریام رهگشای تسلیت می گوییم.

بقای عمر بازماندگان را از خدای بزرگ آرزومندیم

تقدیر بخشدار بادرود از ستاد نوروزی


http://uploadpa.com/beta/12/puhjs1gqasdpjifbn9zc.jpg

با عرض تبریک به مناسبت سال جدید که متقارن با ایام شهادت بزرگ بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا گردیده و تجدید میثاق با رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مد ظله العالی که سال 1393 را با نام سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی مزین فرمودند ، ضمن عرض خداقوت و خسته نباشید و تقدیر و تشکر از کلیه عوامل دست اندر کار ستاد خدمات سفر اعم از : مجموعه اداره آموزش و پرورش – شهرداری های بادرود و خالدآباد – شوراهای اسلامی شهرهای بادرود و خالدآباد – نیروی انتظامی – میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری – پلیس راه – راهور – اوقاف و امور خیریه – هیئت امنای آستان مقدس امامزادگان آقا علی عباس و شاهزاده محمد (ع) – هلال احمر – بهداشت و درمان – بیمارستان فاطمیه – صنعت ، معدن و تجارت - روسای ادارات – خبرنگاران – امداد خودرو – خانواده دکتر رهگشا – مدیریت اکو کمپ متین آباد – آتش نشانی – راه و شهرسازی – مخابرات – گاز – آبفا – برق – هیئت امناء حسینیه های بخش بادرود ، در طول ایام سفرهای نوروزی شاهد حضور بیش از 300 هزار نفر مسافر و زائر بودیم که بیش از 30 درصد از این مسافران در سطح بخش اسکان یافتند .

در این بین آمار بازدید کنندگان از اماکن تاریخی ، مذهبی و گردشگری (به جز آستان مقدس) ، بالغ بر 31 هزار نفر بوده که نسبت به سنوات قبل دارای رشد محاسبه گردیده است .

به حمدالله با توجه به نظر خاص حضرت فاطمه زهرا (س )و فرزند بزرگوارشان حضرت صاحب الامر والزمان ( عج) و  امامزادگان واجب التعظیم و نیز تدابیر ستاد خدمات سفر ، امکانات و تسهیلات لازم جهت مسافرین فراهم گردید و ایامی کم حادثه و با رضایتمندی نسبی مردم را شاهد بودیم

عبدالله صابری – بخشدار بادرود

سفر به کویر شهداد

http://badroodi.persiangig.com/DSC04991.JPG

http://www.icccoop.ir/Upload/Modules/Contents/asset85/kaloot.jpg


از کرمان جاده بم را درپیش گرفتیم. حدود 15 کیلومتر از بزرگراه کرمان – بم را که پشت سر گذاردیم تابلو شهداد به چشممان خورد.مسیر را ابسمت جاده فرعی راندیم جاده دو طرفه است وبخشی از آن از مسیر کوهستانی می گذشت. بعد تز گذر از تنها تونل مسیر چشممان به برفی افتاد که انگارحاصل بارش اخیر بوده است .بعد از طی مسیر کوهستانی به دشت هموار رسیدیم ودرختان سرافراز خرما از دور شهداد را به مسافران معرفی میکرد.از کرمان تا شهداد حدود 100 کیلومتر است.

http://badroodi.persiangig.com/DSC05004.JPG


http://badroodi.persiangig.com/DSC05007.JPG

بعد از توقفی در ایستگاه نوروزی شهرداری شهداد در ورودی شهر با راهنمای دوستان از مسیر خیابان اصلی به سمت امامزاده زید رانده ومسیر 40 کیلومتری کویرلوت  را درپیش گرفتیم..مسیر از جاده آسفالته وخوبی برخوردار بودکه بخشی از مسیر شهداد به نهبندان محسوب میگردید. بعد از طی 40 کیلومتر بیابانی که مطلقا حتا یک چوب خشک هم درآن یافت نمی شود به اولین بخش از کلوتهارسیدم .


http://badroodi.persiangig.com/DSC05025.JPG

مسیر کلوتها تا 40 کیلومتری ادامه دارد.در امتداد مسیر منطقه گندم بریان قرار دارد که با دمای بالای 60 درجه سانتیگراد به عنوان گرمترین نقطه کره زمین محوب می شود  

وجود کلوت‌ها از جمله شگفتی‌های شهداد و از جاذبه‌های طبیعی منطقه است که گردشگران بسیاری را برای بازدید از آنها به کویر می‌کشاند

http://badroodi.persiangig.com/DSC04993.JPG.

واژه کلوت از 2 واژه «کل» به معنای آبادی و «لوت» که اشاره به کویر لوت دارد، تشکیل شده است. این سازه‌های طبیعی از دور شهری را به یاد آدمی ‌می‌آورد که متروک شده؛ قابل توجه است که وسعت این کلوت‌ها نزدیک به 11 هزار مترمربع است و با شهر شهداد 40 کیلومتر فاصله دارد.
طبیعت با صرف هزاران سال زمان و با کمک پدیده فرسایش، این شگفتی را خلق کرده که باورش برای هر بیننده‌ای سخت است. نم‌نم باران بر پهنه خشک کویر لوت می‌بارد و خاک‌های تل‌شده‌ای را گرد سنگ‌ها استوار می‌کند، این‌گونه است که طی سالیان سال سازه‌های این شهر شگفت‌انگیز به وجود آمده است

http://badroodi.persiangig.com/DSC05042.JPG.

بدنیست بدانیم شهداد علاوه بر این‌که شهری کویری است، ولی کاوش‌های علمی ‌باستان‌شناسان در این منطقه از سال 1348 و کشف گورستان‌های باستانی نشانگر این است که این شهر، شهری تاریخی و باستانی بوده و تاریخ گذشتگان را در کنار کویر لوت بر دوش می‌کشد. از نمونه اشیای به دست آمده در این منطقه می‌توان به درفشی اشاره کرد که کهن‌ترین درفش فلزی یافت شده در ایران است و هم‌اکنون در موزه ملی نگهداری می‌شود و نشانگر وجود مردمانی هنرمند و صنعتگر در طول تاریخ در این شهر است.

هم انتقاد هم تمجید

انتقادات را پله ای برای صعود کنیم

 بیشترین ارتباط را در مجموعه ای شهری بنده با شهرداری ودوستان شورای شهر دارم. پیشنهادات وانتقاداتی هم که در پست پیشین درج گردیده صرفا جهت رفع نواقص بوده است وبس.. گرچه همیشه رسالت این وبگاه این بوده که از خوبیها تمجید بشه وکارهای نیمه بد هم تجزیه وتحلیل.

 ما وهمه شهروندان گرامی شاهد تلاش شبانه روزی شهردار وپرسنل محترم هستیم همین که امسال بطور شبانه روزی چندین کارگر شهرداری در پارکها ومبادی ورودی شهر مشغول نظافت بودند وسرویسهای بهداشتی واماکن خدماتی پارکها تمیز وبا نظافت بود نشان از تلاش این دوستان را می دهد وامسال انصافا بحث نظافت شهر متفاوت تر از هرسال بود...

در هر حال این مطالب را درج کردم تا تلاش این دوستان هم نادیده نماند

بادرود متفاوت تر ازهمه جا

http://pcphoto.persiangig.com/other/03.jpg

عید امسال با عنایت به اینکه اولین نوروزکاری شورا وشهرادر وبرخی از مسئولین بومی منطقه  بود انتظار می رفت شاهد تحولات تازه ای در منطقه باشیم

تحولات وتغیرات تازه مسئولین جدید بدین گونه در این شهر رقم خورد

-در این روزها که اوج حضور مسافران نوروزی است شهرداری محترم یادش آمد که باغچه های خیابان را در این شهرکویری که کم آبی بزرگترین آفت آینده اش می باشد را مزین به چمن کند..وبا پخش کود وحشتناک بو زای مرغی در خیابان اصلی بوی مشمئز کننده کود و حضور میلیونی مگسها را بعنوان هدیه نوروزی در این دیار به خلق الله ارزانی داشت.

-امسال از نصب بنرهای بزرگی که معرف فرهنگ وتاریخ بادرود ما باشد در سطح شهر وورودی اتوبان وجاده ترانزیت به بادرود هیچ خبری نبود ومسافران سردرگم که این ابنیه ی تاریخی ما در کجا قرار دارند.

-در ایستگاه نورزوی ترگل بادرود کمترین نشانی از معرفی بادرود در قالب نمایشگاه وفروشگاه صنایع دستی ومحصولات منطقه وعکس آثار تاریخی بادرود وجود نداشت.

-در همه جای ایران ورود وبازدید از آثار تاریخی  بلیطی است ودر عوض زیارت امامزادگان رایگان.. در بادرود ما هر کس که هوس زیارت آقاعلی عباس بکند باید پول بدهد وبعد وارد زیارت شود (کاری نادر که ظاهرإ مصوبه هیئت امنای امامزادگان بوده است) اما بازدید از آثار تاریخی منطقه نظیر موزه رهگشای-گرمابه نوقه و خانه محقق الدوله کاملا رایگان است.

-در ورودی به هر شهری از جاده اصلی تا ستاد اسکان دهها بنر وتابلو برای راهنمای مسافران نوروزی نصب شده است اما در بادرود ما از بدو ورود در بلوار انار تا دم در اداره آموزش پرورش فقط یک بنر ستاد اسکان نصب شده است ودیگر هیچ آثاری از راهنمای مسافران سرگشته وجود ندارد.

- همه جا معمولآ آمار مسافران نوروزی در ورود به هر شهری حساب وکتابی داردوتوسط یک مقام مسئول ارائه می شود، اما در بادرود ما فرماندار،بخشدار،رئیس آموزش وپرورش،رئیس هلال احمر،کارمند هلال احمر،میراث فرهنگی،اداره اوقاف ،شهردارٰ، شورای شهر و خلاصه هر رهگذری برای خود آمار ورود مسافر می دهد وجالبتر اینکه هیچ کدام از این آمارها باهم همخوانی ندارند

-معمولا هموطنان برای آسایش وآرامش به شهرهای مختلف مسافرت میکنند اما در بادرود ما هرروز بلندگوههای سیار خبر مراسمی را باصدای نه چندان خوشایند برخی از بلندگوچی ها در سطح شهر پخش میکردند ودر میان برنامه هایشان هم صدای گوش خراش مداحی یا تعزیه ای با اعلام برگزاری مراسم در فلان جا و تعزیه در آنجا وتشییع جنازه در آنجا ... هدیه همشهریان بود به حضور مسافران نوروزی... ای کاش مسولین به این مقوله رسیدگی میکردند تا هر کس خود سر بلند گو بر ماشینی نصب نکند وروح وجسم خلق الله را در وقت وبی وقت برنجاند...

نمردیم و آرامش بهاری را تجربه کردیم... بنازم این آرامش متولیان شهر را...دست مریزاد

نوروز 93 که رو به اتمام است ،امیدوارم  سال دیگر نوروزی متفاوت تر از امسال داشته باشیم.



خبرگزاری مهر از خانه رهگشا می کوید


اصفهان - خبرگزاری مهر: در شهر بادرود  سرایی وجود دارد که از بدو ورود به آن هزاران نکته از فرهنگ ایرانی نهفته که باید به آن احترام گذاشت خانه‌ای که در آن پر از مهر و محبت است و یک خانم فرانسوی از فرهنگ ایرانی سخن می‌گوید و جوانان پس از خروج از سرا موزه رهگشا به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، به نزدیکی سرایی می‌رسیم که کوبه‌های درب آن انسان را به یاد گذشته‌های دور می‌رساند کوبه‌هایی که در کنارش فانوس‌هایی دارد که روشنایی منازل چند دهه قبل استفاده می‌شد و میزبان آن یک زوج سرشار از عشق به فرهنگ ایرانی زندگی می‌کنند، سرای رهگشای خانه‌ای است که با کوبیدن درب آن میزبانش دکتر محمد رهگشای به استقبال میهمانانش می‌رود تا به گرمی آنها را به سمت داخل خانه‌ای که اکنون موزه‌ای از تاریخ ایران شده هدایت کند.

پس از باز شدن در خانه گذشته‌هایی دور برایت بازسازی می‌شود، بی‌اختیار کفشهایت را برای احترام به فرهنگ گذشته از پا در آورده و قدم به گذشته‌ای تاریخی می‌گذاری گذشته‌ای که پدران و اجداد ما در آن بوده‌اند و اینجاست که به فرهنگ دیرین ایرانی باید بالید اما نکته مهم اینجاست که بخشی از این فرهنگ توسط خانمی بازسازی شده که اصالتا ایرانی نیست اما علاقه‌مند به ایران است او اهل فرانسه است و نزدیک به 36 سال است به ایران سفر کرده است.

میریام گوتس(رهگشای) در گفتگوی خود با خبرنگار مهر از خودش می‌گوید که اصالتا فرانسوی و وکیل دادگستری بوده و نزدیک به 36 سال است که ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است که آنها اکنون برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته اند و دخترش در فرانسه و پسرش نیز در مونترال کانادا مشغول به تحصیل است او آن اندازه فارسی را روان صحبت می‌کند که باید به آن بالید.

همسر دکتر محمد رهگشای می‌گوید: تقر یبا 20 سال پیش و زمانی که فرزندان من کوچک بودند و پدر شوهرم نیز نزدیک به 90 سال داشت تصمیم گرفتیم حداقل برای دوره دبستان فرزندانم به اینجا سفر کنیم و پس از آن با توجه به اینکه در اینجا وضعیت خوبی داشتیم در اینجا ماندگار شدیم.

وی ادامه می‌دهد: پدر شوهرم در این منطقه یک حالت کدخدایی داشت و در 13 سال پیش که فوت شد ما تصمیم گرفتیم تا درب این منزل بسته نشود؛ در واقع اینجا یادبودی از پدر شوهرم است و در ابتدا اصلا به فکر ایجاد موزه نبودیم.

همسر محمد رهگشای افزود: وقتی 20 سال پیش به ایران آمدم دیدم بچه‌ها حداقل در مقطع دبستان اطلاعات کمی از فرهنگ ایران دارند و اطلاعات تاریخی ضعیفی از ایران دارند این بود که کاری کردیم که اینجا پایگاهی باشند تا آنها بتوانند از هر لحاظی با گذشته خود آشنا شوند.

وی ادامه داد: به طور مثال در یک طاقچه این خانه وسائل سنتی و قدیمی کشاورزی منطقه کویر قرار گرفته و در نقطه دیگر حیاط، مطبخ (آشپرخانه‌ قدیمی ایران) است که در آن تنور برای پخت نان قرار گرفته است و در گوشه دیگر از زمانی که سازمان ملل نوروز را ثبت جهانی کرد با جمع آوری یکسری وسائل از ایام نوروز هفت سینی به سبک هخامنش چیده‌ایم.

نسل حاضر باید به گذشته خود افتخار کنند و از من فرانسوی فرانسوی‌تر نشوند

میریام گوتس(رهگشای)  ادامه داد: هدف ما از این کار رساندن یکسری پیام‌ها و حفظ ایرانی بودن و هویت ایرانی است تا در نهایت بتوان آن را به این نسل انتقال دهیم تا آنان به ریشه و گذشته خودشان افتخار کنند و نخواهند غربی شوند و یا از من فرانسوی‌تر شوند.

وی بیان داشت: اینجا جعبه جواهری است که می‌توان در آن ارتباطی با گذشته داشت.

وی بیان داشت: ما ماهیانه دو الی سه بار به اینجا می‌آیم و هر وقت نیز در این خانه هستیم درب خانه به روی همه بازدیدکنندگان باز است.

ایرانیان به هویت خودشان احترام بگذارند، هویت مسئله مهمی است

میریام گوتس(رهگشای)  گفت: اینجا خانه ایرانیان است و اینجا را ایرانیان منزل خودشان بدانند چون خانه‌ای به این چنین بزرگی نمی‌تواند تنها برای من و همسرم باشد و دوست داریم که بازدید کنندگان به اینجا بیایند و با فرهنگ این منطقه آشنا شوند.

وی بیان داشت: اینجا دارای فرهنگی بسیار غنی است در اینجا منطقه اریسمان را  داریم که قدمتش به شش الی هفت هزار سال پیش از میلاد بر می‌گردد.

وی تصریح کرد: پیام من به مردم ایران این است که سال خوبی را داشته باشند و به فرهنگ و هویت خود احترام بگذارند چون مسئله بسیار مهمی است.

فرهنگ یک مالکیت و سرمایه گذاری هر کشور است

همسر دکتر رهگشای بیان داشت: فرهنگ یک مالکیت و سرمایه گذاری هر کشور و یک پل ارتباطی است و فرهنگ به معنای انسان شدن است.

او از شعر ایرانی نیز گفت و بیان داشت: لطافت شعر شما و لطافت شعر حافظ بسیار است و در هر صورت همین شعرا بی تاثیر در ادبیات اروپا نبوده اند و به سببهمین  پل‌های مشترک است که همه فرهنگ‌ها می‌توانند با هم دیگر در ارتباط باشند.

مهمان‌نوازی و بی‌ریا بودن ایرانیان مرا جذب کرد

وی در ادامه گفتگو با خبرنگار مهر بیان داشت: از فرهنگ ایرانیان از همه بهتر مهمان نوازی ایرانیان مرا جذب خود کرد چرا که ایرانیان با روی باز از من استقبال کرده‌اند و حتی اگر وسائل پذیرایی هم نداشتند اما بی ریا بودن و صمیمیت آنها بسیار ارزش دارد.

وقتی به ایران آمدم می‌ترسیدم مرا زندانی کنند

میریام گوتس(رهگشای)  در ادامه و در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص زمانی که به ایران آمد و اینکه تصورش از ایران چه بود بیان داشت: درست بعد از جنگ ایران و عراق اولین باری بود که به ایران سفر کردم و یک ترسی داشتم که به ایران بیایم و آنچه رسانه‌ها از ایران نشان می‌داد تنها جنگ، تظاهرات و شعار مرگ بر آمریکا بود و هیچ چیز مثبتی نشان نمی‌دادند تا نشان دهد مردم ایران چون بقیه زندگی می‌کنند.

وی بیان داشت: وقتی به ایران آمدم یک ترس خاصی داشتم که اگر به ایران بیایم مرا زندانی می‌کنند و پس از ورود به ایران دیدم که تمام آنها سخنان اشتباه است و به همین سبب بود که می‌خواستم این تصویر منفی که نسبت به ایران وجود دارد را تغییر دهم و وب‌سایت درست کردیم.

میریام گوتس(رهگشای) بیان داشت: وقتی رسانه‌هایی چون بی بی سی مراسمات مذهبی ایران را مطرح می‌کند آن را آنگونه که باید نشان نمی‌دهند و یک تصویر سازی غلط از ایران ایجاد می‌کنند و باید گفت مسیحیان نیز روز قبل از عید پاک مراسماتی مشابه را دارند؛ اما رسانه‌ها از لحاظ ارائه کردن یک مسئله کم رنگ‌تر و دیگری را پررنگ تر نشان می‌دهند و فکر می‌کنم به عنوان یک همسر ایرانی وظیفه شرعی داشتم نکات مثبت را مطرح کنم چون اگر نکات مثبت نداشت ایجا نمی‌ماندم.

فرهنگ غنی ایرانی و عشق این همسر به قدمت و سابقه ایرانی نشان از همسری وفادار دارد همسری که در کنار او یک چنین عشقی متبلور می‌شود.

دکتر محمد رهگشای در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص این خانه تاریخی بیان داشت: به ایران برگشتیم چون در جستجوی ریشه های خود بوده و تا ریشه را تربیت نکنیم و این ریشه را آبیاری نکنیم بی فایده است و به همین سبب به زادگاهم و به این خانه که از قدیم درب آن به روی مردم باز بوده برگشتیم.

وی در خصوص قدمت این خانه بیان داشت: اینجا قدمتی نزدیک به 90 سال دارد و در زمینی نزدیک به یک هکتار بنا شده من اینجا من متولد شده‌ام.

محمد رهگشای بیان داشت: بسیاری از جوانان و افراد مسن وقتی به اینجا می‌آیند همه یک حالت بسیار خوبی دارند و در برابر زندگی قدیم یک احساس آرامش پیدا می‌کنند و در دفتر یادداشتی که در اینجا داریم مطالب جالبی را ثبت می‌کنند که حاوی نکاتی خواندنی است و جالب ترین نکته‌ای که بچه‌های نوجوان در آن نوشته اند این است که "از امروز ما افتخار می‌کنیم که ایرانی هستیم" یا از امروز افتخار می‌کنم که در بادرود به دنیا  آمده‌ام" بسیار قابل توجه است.

دکتر رهگشای در زمانی که نقاط مختلف خانه را نشان می‌داد از نکات مختلفی سخن می‌گفت که شنیدن هر داستان آن زمان زیادی نیاز داشت وقتی از 12 هفت سینی که در گوشه و کنار خانه چیده شده است سخن می‌گفت و اینکه هر یک از آنها به تناسب محیط است و یا وقتی از مجموعه سازهای سنتی ایران سخن به میان آورد.

وی حتی از فلسفه اینکه چرا در قسمت ورودی خانه فرش پهن کرده نیز سخن به میان آورد و از دلیل قرار دادن تکه‌هایی از سفال در طاقچه‌ها نیز نکاتی را مطرح کرد او حتی از اینکه پدر موسیقی و ساز در ایران که بوده و نوع سازش هم نکاتی را مطرح نمود.

به گزارش خبرنگار مهر، خانه و موزه رهگشای از اماکن زیبای تاریخی است که به کسانی که از بادرود و نطنز گذر می‌کنند توصیه می‌شود تا ساعاتی را برای بازدید از این خانه تاریخی کنار بگذارند.

...............................................

گزارش و عکس: محمد قاسمی

سال اسب چگونه سالی است؟


فال سال 1393, طالع بینی سال93, فال سال اسب

 فال سال 1393

 

سال 1393 به نام اسب می باشد ببینیم سال اسب برای ما چگونه خواهد بود :
خصوصیات متولدین سال اسب :
نجیب و برازنده , اسب همیشه فوق‌العاده به نظر می‌رسد عاشق مکان‌های عمومی، ورزشکار، شوخ، نکته‌سنج، زرنگ، ناآرام، خودخواه، خود‌دوست، اقتصاد‌دان، به خاطر عشق از همه چیز می‌گذرد. خونگرم هیجانی و نا‌آرام است. اسب با بز و سگ و ببر می‌تواند زندگی خوبی داشته باشد ولی با موش هرگز.

 

اسب همیشه خود را آراسته و ستودنی می نماید . او به مکان های عمومی مانند: کنسرت، تئاتر، گردهمائی ها، مسابقات ورزشی ومهمانی ها علاقه خاصی دارد. وی اغلب خوش اندام و ورزشکار است.

 

اسب بسیار خوش برخورد ، خوش صحبت، با نشاط، دلسوز،‌شوخ، سرگرم کننده و در همه حال محبوب و دوست داشتنی است.

 

روحیه اسب با فعالیت های سیاسی بسیار سازگار است و این گونه کارها او را خشنود می کند و به او امکان رشد می دهد. اسب با شگردی خاص ، دیگران را زیر سلطه خود در می آورد و فرمان بردار خود می کند.

 

اسب بسیار حاضر جواب است و پیش از آن که لب به سخن بگشایید بحث وگفت و گویی ـــ چه در آن سر رشته داشته باشد یا نه ـــ وارد شود و بر دیگران پیشی بگیرد.

 

اسب در کارهای عملی هم به اندازه کارهای فکری ، توانمند،‌ خلاق و ماهر است. اما در حقیقت ، او بیشتر زرنگ است تا با هوش و خودش نیز این را می داند؛ به همین دلیل، برخلاف ظاهری آرام و مطمئن ، اعتماد به نفس ندارد و موجودی ضعیف است.

 

اسب بی تاب ، تند خو، نازک دل و پرشور و حرارت است؛ از این رو گاه از نفوذ کلام خود برای سیطره بر دیگران استفاده می کند. کسانی که یک بار از خشم و غضب اسب آسیب دیده باشند، دیگر هرگز نسبت به او خوش بین نخواهد بود و همیشه از او می هراسد و برای پیروزی در زندگی باید خود را کنترل کند.

 

اسب موجودی خود خواه است و هر کس که در راه رسیدن او به اهدافش مانع ایجاد کند ، لگد کوب می کند. افزون بر این،‌تا اندازه ای متکبر و خودپسند است و به مشکلات و ناراحتی های دیگران اهمیت نمی دهد وتنها به امور مربوط به خودش می پردازد؛ با این حال ، در صورت لزوم ، با شجاعت تمام در امور دیگران دخالت و وساطت می کند. اسب مستقل ، سر کش و خود سر است. او همیشه راه خود را می رود و نصایح دیگران را قبول نمی کند. اسب خیلی زود آغوش خانواده را ترک می کند تا زندگی اش را بسازد . او این کار را با میل و رغبت انجام می دهد ، زیرا زندگی مستقل و مطابق میل و سلیقه شخصی را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهد.

 

وقتی اسب به میل خود خانه و خانواده ای درست می کند،‌سر پرستی آن را به عهده می گیرد و به خانواده خود عشق می ورزد. اسب در زندگی خانوادگی سالار و ارباب است و کار ، مشکلات ، تندرستی و حتی اتوی لباسهایش بر عهده دیگران است که البته این برخورد و نگرش اسب چندان هم دور از انصاف نیست؛ زیرا در حقیقت ، حضور او ضامن بقای خانواده است و اگر زمانی به هر علت خانه و خانواده را ترک گوید،‌همه چیز مانند خانه ای پوشالی در هم می ریزد.

 

لذا ،‌با این موجود خودخواه ، فقط برای خود و موفقیت های شخصی اش کار می کند؛ اما بی شک همیشه بازده کاری اش فوق العاده عالی است و برای دیگران مفید است.

 

اسب زحمتکش است و در امور مالی دیدی کار شناسانه داشته و ماهرانه عمل می کند. اما متاسفانه از آن جا که دارای روحیه متغیری است ، ممکن است توجه خود را به امور دلخواهش از دست بدهد؛ این امور می تواند عاشقانه ، مربوط به کار و یا هر مورد دیگری باشد و تفاوتی ندارد . اما نگران نباسید، او دوباره با همان میزان موفقیت خواهد رسید.مشروط بر آن که انجام کار مورد نظر نیاز به گوشه گیری ، تفکر و عمق نداشته است و نیاز به بودن در میان دیگران دارد تا او را تایید و ستایش کنند.

 

اسب در ارتباط با جنس مخالف ، موجودی ضعیف است. او به خاطر عشق از همه چیز می گذرد و آنچنان مجذوب عشق می شود که همه چیز را از یاد می برد؛ به همین دلیل ، با آن همه استعداد های مثبتش ، زندگی اش رضایت بخش نیست و راضی اش نمی کند. اما اگر او بتواند بر این ضعف خود غلبه کند و اهداف خواسته هایش بر خشم و هیجانش غلبه کند، زندگی شاد و موفقی خواهد داشت.

 

در دوران کودکی و جوانی اسب ، پر فراز و نشیب است . او در جوانی خانه و خانواده اش را ترک می کند که همین امر باعث دل شکستگی و افسردگی اسب می شود. زندگی عشقی او نیز هرگز بی دردسر و راحت نیست؛ اما دوران پیری آرامی خواهد داشت.

 

نماد اسب آتش - که هر شصت سال یک بار تکرار می شود - ( سالهای 1285، 1344، 1404 و ... ) برای خود اسب و خانواده اش شگون ندارد، زیرا در این سال ها خصوصیات مثبت و سودمند وجود اسب تبدیل به ویژگی های زیان آور و شرارت آمیز می شود و خانواده او در معرض بیماری های خطرناک، تصادف و بد اقبالی قرار می گیرند.

 

مردان و زنانی که در سال اسب آتش متولد شوند، از نظر شخصیتی همان خصلت های متولدان سال اسب را دارند اما صفات خوب و بدشان شدیدتر است. آنان بسیار کوشاتر، زیرک تر، مستقل تر، خوش ذوق تر و با استعدادتر و بیش از دیگران خودخواه هستند. روحیه پر شر و شور و خود پسندی دیوانه وار اسب، روابط عشقی او را به سوی زیاده روی های زیان بار سوق می دهد.

 

بعضی بر این باورند که متولدان سال اسب آتش، بر افراد خانواده خود نفوذ عجیبی دارند؛ اما باور عموم این است که اسب های آتشین برای خانه ای که درآن متولد شده اند و نیز برای خانوده ای که خود تشکیل خواهند داد، مشکل سازند.
شایان ذکر است که متولدان سال اسب آتش به شغل های متنوع تر،‌ جالب تر و استثنایی تر از متولدان سال اسب عادی می پردازند و احتمال این که به خوشنامی یا بدنامی، شهره شوند، بیشتر است.

سال اسب  متولدین سالهای1345،  1357 ، 1369 ، 1381 ، 1393 می باشند

سال جدید وامیدهای جدید

با درود حضور همه همشهریان گرامی

با خجسته باد دوباره آغازین سال نو حضور همه شما شهروندان گرامی

از اینکه چند روز گذشته را به علت مسافرت ودید وبازدید نتوانستم با مطالب جدید خدمت برسم از همه شما پوزش می طلبم

سال 1392 با همه تلخیها وشیرینهایش بالاخره به پایان رسید و نوروز باستانی نوید آغاز سال نو را طنین انداخت..

امیدوارم سال جدید سالی سرشار از موفقیت وبهروزی برای شما کاربران گرامی باشد ونسیم رحمت خداوندگاری بر شما بوزد ....

سال جدید مزین بنام زیبای فرهنگ است. امیدواریم مسولین منطقه با بازخوانی فرهنگ این دیار جهت پاسداشت این فرهنگ بومی واصیل گامی جدی بردارند.برگزاری همایش گویشهای محلی در سطح کشوری در بادرود،برگزاری بازیهای محلی،جشنواره غذاهای بومی،پوشش ولباس قدیمی،مشارکت عمومی برای برگزاری جشن باشکوه هشتم انار و.... دیگر می تواند دستمایه بهره برداری بهینه از این سال فرهنگی باشد.یقینإ با برنامه ریزی مدون مردم ومسولین می توان سال جدید را به سال فرهنگ شاخص بادرود تبدیل نمود....

امیدواریم سال جدید سال ارتقا بادرود به مرکز فرمانداری باشد وشاهد به بار نشستن امیدهای این مردم در تحقق آرزوی دیرینه ی خویش باشند....

امیدواریم در سال جدید که شاید سال تغییر برخی از مدیران منطقه خواهد بود زمینه ایجاد کدورتها از بین برود و این تغییرات طبیعی خدای ناخواسته باعث بروز وایجاد اختلافات جدید در منطقه نگردد.....

امیدواریم در سال جدید انجمن دیرپای بادرودیهای مقیم مرکز وسایر شهرستانها شکل واقعی وقانونی بخود بگیرد وبرای نجات بادرود از بحران کم آبی وآغازتحول صنعتی در منطقه گامهای مثبتی برداشته شود...

به امید بادرودی آباد و سرافراز