بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

اهای اهالی باد

سلام بادرودی های خارج از شهر     سلام ای دوستان با وطن قهر
سلام ای بادیای شهر تهرون            جنوب و شرق و غرب و ناف شمرون
سلام ای بادیای یزد و کاشون           صفاهان و قم و شیراز و کرمون
چطوره حالتون سرحال هستین؟     حالا که اینجایین، خوشحال هستین؟
بهارون خوش گذشت؟ حالش رو بردین؟    حسابی تنتو و آلوچه خوردین؟
تو جاده اومدین از راه کاشون                  نترسیدین، به جون عمه هاتون؟
جنازه، نعش، تو جاده ندیدین؟               خدا رو شکر اگه سالم رسیدین!
منو بخشش کنین دعوا ندارم!                  برا نقد و گله پروا ندارم
بذارید من بگم از دردهامون                   بگم شاید سبکتر شه دلامون
نگین بابا چرا شعرت سیاهه!               پر از اندوه و درد و رنج و آهه!
دلم پر درده از نامردمی ها                  نگین ول کن بذار سرخوش بشیم ما
تموم بچگیتون شد فراموش؟               همه ترک وطن کردین آبم روش؟
نمیگین مال این خاک و زمینیم؟            نگفتیم بچه بادیم، می مونیم؟
زمین اتحادُ یادتون هست؟                  سه چینه! کرملک! چی شد کجا رفت؟
چقد لامپای میدونو شکستیم؟            چقد گلپر که دزدیدیم و جستیم!
تموم عشقمون بودش زیارت!                سه ترکه با موتور سیر و سیاحت
محرم تیرکمون بازی نبودین؟                پی چسبوندن موتون نبودین؟
تموم خونه هامون کاگلی بود              هری پاتر کجا؟ مش مندلی بود!
به زیر کرسی گرم و قدیمی                همه شبها بساط شب نشینی

تو حوض خونه مادربزرگا                      رها بودیم از دلواپسی ها

خلاصه روزهای خوشگلی بود              کدورت ها نبود و همدلی بود
خبر دارین تو این دوران تیره                  وضع همشهریامون شیرتوشیره؟
دیگه کمتر کسی با دیگرونه                 محبت تو کماست، خوبی گرونه!
بیکاری توی شهر بیداد کرده                زغصه شهر ما غمباد کرده؟
درسته بی خیال شهر باشیم؟             سر چیزای بیخود قهر باشیم
به قول اونکه اسمش خاطرم نیست       چنین بی کس شدن در باورم نیست!!!
نمیخام تلخ باشه آخر شعر                   نمیخام هی بگین قحطیه شاعر؟
بخندید بادیا خندون دلاتون                   که دوس داره شماها رو خداتون
بده آستینو بالا، یا علی گوی              تو میتونی که این میدون و این گوی!

نظرات 10 + ارسال نظر
بادرودی دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:17 ق.ظ

سلام
بسیار زیبا بود و در عین حال تلخ!
من به عنوان یه بادرودی دور از وطن، همیشه دلتنگ شهر و دیارم هستم و دوست دارم فرصتی پیش بیاد بتونم از این تهران الوده و کثیف فرار کنم و برگردم تو شهر خودم و کنار خانوادم...
ولی خیلی از عواملی که خودتون هم میدونین چیه مانع از برگشت میشه!
دوست دارم دست به دست هم بدیم و کاری کنیم تا بتونیم برگردیم.. ولی نمیدونم چرا یه عده دوست دارند همه جوره جلوی پای ادم سنگ بندازن و مانع از پیشرفت شهر و مردمش بشن.
من اینجا امادگی خودم رو برای هر گونه همراهی اعلام میکنم، فقط بگین با این اوضاع شهرمون، چجوری!؟؟

قربیان-اصفهان دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:28 ق.ظ

ذبی جان خسته نباشی
شاعر نین شعر کی بده؟

درود شعر ای بنده خدا که ناشپیه اسمش لوو بشو

ناجیان کویر دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:44 ب.ظ

با سلام و احترام
خواهشمند است در صورت امکان اطلاعیه ثبت نام دوره ورمی کمپوست درج در وبلاگ ناجیان کویر جهت اطلاع رسانی منظور فرمائید .
با تشکر

علی کرامت دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 01:51 ب.ظ http://so3os.blogfa.com/http://

باسلام
شعر یاد شده فوق العاده زیبا بود و منو یاد بچه گیام انداخت و الان حدود چهار پنج سالیه که تهرانم با خوندن این شعر خیلی خیلی دلم واسه بادرود تنگ شده .
واقعاً از شعرتون بسیار سپاسگزارم منو یاد خاطره ها انداخت

محمد دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام بر دلسوج آوادی
بسیار زیبا و باحال بو.دستت درد نکره ذبیح الله.

وچه ده دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 08:07 ب.ظ

قربون دون نین شاعر
خیله قشنگ شعرش بووته
همشهری هایی که رفتن از این آوادی و به نون و نواییی رسیدن ، کسی ازشون انتظار نداره نتیجه تمام تلاششون و سالهای دور از وطن بودنشونو بیارن بریزن توی این آوادی و بگن چون ما این اب و خاکیم پس دار و ندارم به فدای اون...
نه....
هیچ کس این انتظارو نداره.
حرف شاعر اینه که شمایی که به خاطر تامین آینده خودت و بچه هات حاظر شدی تمام خاطرات دوران کودکی و همه این شیرینی ها و همه این خوشی ها رو چشم به روش ببندی و سالها در غربت عمرت و جونیتو بگذرونی ، حالا که دسستت میرسه و خدا این لطفو به شما کرده ، بیا در حد توانت ، در حد کرمت ، در حد عشقت به این آب و خاک ،از این اندوخته های سالها دوری ، در راه اشتغال زایی برای جوونای امروزی که آرزوی اونا همون آرزوی جونی خودتونه ( خدایا ، اگه کاری توی شهر خودم جور میشد که منو از خانوادم جدا نکنه ........) خرج کنید . نه فقط برای جونا بلکه برای سرمایه گذاری و درآمد زایی خودتان.
لپ کلام
نزارید چشم این جونا توی غربت و چشم بچه هاشون و خونوادشون از دوری عزیزشون خیس باشه
نزارید دل بچه ای که تازه بابا گفتن رو بلد شده ، واسه بابا تنگ بشه
نزارید دل مادر پیری که بچش نور چشمشه ، از ندیدن پاره تنش آب بشه
نزارید اشک دختر جونی که همه ی وجودش همسرشه و همه ی دلخوشیش ، در کنار اون بودنه از دوری عشقش فرش زیر پاشو خیس کنه
و نزارید....
و نزارید .....
و نزارید ........
ذبیح جون
این نظر رو بزار که دارم از این همه نامهربونی ها دلم میترکه.نامهربونی اون مهربونهای بادرودی که دلشون مثل آینس .
به امید مهربونی مهربونهای بادرودی

حجت کرمانی دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.talkdude.com

حسابی بده .....یک....اوجه

همشهری ام سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:25 ق.ظ

حقیقتی قابل تأمل است اما ای کاش وزن و قافیه اش یخورده منظم تر و به شعر نزدیک تر بود ....
اما همینکه حرف حساب زده خیلی خیلی خوبه .
ای کاش گوش شنوا و چشم بینا هم وجود داشته باشه .....

محسن سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 03:51 ب.ظ

درود بر داریوش..شاعر پ بسه اوجه هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک وبد کنی..خو درین به خومون ودی اکرین اردسونیو.زووره ایو و ... بشون وین ایش که دسش به ای یوی بند ابو تاتش اشون بره سرکاراگر ایش سرمایه دار گله کمک به هموشون اکره.نین همو سرمایه دار وصاحب نفوذ رو آبادی و بر آبادی ده دارین...چه فایدش ایش ایه ای کارگا درکده چار نفر بشبره سر کار؟سزاواواره ای نطنزی بیه آبادی از نیروی کار ده ای استفاده بکره وسودش ببره ؟....نین که پییش ای کاری بکره خیشقام،اکره اگرم نشپیه هرچه باش بنگره انگار با پی سیمانی بدنگشته

همشهری چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 01:00 ب.ظ

سلام همشهری ام شعرهایی با این مضمون سبک خوندن خاصی داره و شاید اگه خود شاعر براتون بخونه وزن و قافیه هاش بیشتر باهم جور درمیاد چون یه جاهایی نحوه خوندن وزن شعر رو درست میکنه هرچند بازم قبول دارم جای کار بیشتری داشت تا یه شعر خوب بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد