سفالینه های اریسمان بادرود

View Raw Image" jquery1221854460312="16"> 

عکسی از مجموعه سفالینه های مکشوفه در محوطه 6500 ساله اریسمان بادرود که باتأسف به علت نبود موزه باستانشناسی در بادرود ظروف مذکور به انبار سازمان میراث فرهنگی اصفهان انتقال یافتند

عکس قدیمی (1)

 

عکس نماز جماعت بادرود درسال1338 ه.ق  به امامت مرحوم حاج آخوند .باسپاس از آقای علی درخشنده عکاس محترم ودرود به روان همه عزیزانی که در این عکس تصویر وخاطره آنها وجود دارد وخوشان در عالم باقی هستند.

سخنان کوروش وداریوش بزرگ

 واپسین سخنان کوروش بزرگ 

حال که مرگ من فرا رسیده است ایران را مقتدر ترین کشور آسیا به دست شما می سپارم. من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزّت و سربلندی ایران زمین مغلوب شده باشم. تمام آرزوهایم برآورده شد و سیر زمان پیوسته به کام من بود ولی در تمام مراحل زندگی از شکست و ضعف در هراس بودم و هیچگاه مغرور نشدم و خودپسندی را هرگز به خود راه ندادم. در پیروزی های بزرگ، هیچگاه پا از دایره اعتدال بیرون ننهادم و حتی شادمانی بی جهت ننمودم. حال که آخرین لحظات زندگی را سپری می کنم خود را بسی خوشبخت و سعادتمند می دانم زیرا فرزندانم همگی عاقل و نیرومند هستند و وطنم ایران از همه جهت مقتدر و با شکوه است. آیندگان از من و کشورم به نیکی یاد خواهند کرد. آیا با چنین موفقیتهایی نباید با خیالی آسوده چشم از جهان فروبندم. ای پسران عزیزم من هردوی شما را به خدا و سرزمینم را به شما می سپارم و از شما تقاضا دارم اگر می خواهید که رضای خاطر من فراهم گردد دست اتحاد و یاری به یکدیگر دهید تا پیوسته روح و روان من از شما شاد باشد. هرگز پای از دایره درستی و خدمت بیرون نگذارید، اگر کارهای شما پیوسته در راه عدالت و مهرورزی باشد دیری نمی انجامد که ارزش شما در میان مردم گسترش می یابد و قدرت شما روز به روز افزون تر می شود ولی اگر چنین نکنید روز به روز ضعیف تر می شوید و به پایان حکومت خود نیز نزدیک خواهید شد. از تاریخ درس بگیرید. انفاق در میان خانواده پادشاه بدون شک سلطنت و کشور را متزلزل می کند و ظلم و ستم دشمنی و کینه را ایجاد می کند. همیشه از کسانی عبرت بگیرید که در زندگی سرافراز بودند و پای از راه عدالت ونیکی بیرون ننهادند. فرزندان من، پس از مرگ بدنم را در طلا و نقره و امثال آن نپوشانید، زودتر آن را در آغوش خاک کشورم بسپارید زیرا که مهد همه نیکی ها، ثروتها و زیباییهاست. من عمر خویش را در یاری به مردم سپری نمودم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت که این امر برایم از همه لذتهای زندگی بالاتر بود. اکنون حس می کنم که روحم آهسته آهسته از بدنم دور می شود و بسی سبک شده ام. این راهی است که همه شما نیز خواهید رفت. اگر از میان شما کسی می خواهد دستم را لمس کند و فروغ چشمانم را ببیند نزدیک شوید زیرا پس از مرگ راضی نخواهم بود دور من گرد آیید، حتی به شما فرزندانم نیز اجازه نمی دهم بدن بی روحم را نظاره کنید و آه بکشید. پس از مرگ من همه مردم ایران را برای شرکت در سر مزارم که پیکر بی جانم در آن خاک شده است فرا خوانید و از همگی پذیرایی نمایید. از هر شهری که آمدند بگذارید با رسومات و فرهنگ خودشان مراسم را اجرا کنند زیرا با این کار روح من در سرای ابدی بس شادمان و سربلند می شود. اینک برای آخرین بار می گویم که بهترین ضربتی که به دشمنان می توانید وارد کنید این است که: با دوستان خود با مدارا و نیکی رفتار کنید.  

واپسین سخنان داریوش بزرگ 

اینک که من از دنیا میروم 25 کشور جزو امپراتوری ایران است. در تمام این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران محترم شمرده می شوند. جانشین من خشایار باید بداند همانند من در حفظ این کشور بکوشد و راه نگهداری این سرزمین ها این است که در امور داخلی آن ها دخالت نکند و مذهب آنها را محترم بشمارد. اکنون که من از دنیا می روم تو 12 کرور زر در خزانه سلطنتی داری و این زرها یکی از ارکان قدرت توست زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نمی باشد بلکه به ثروت نیز می باشد البته به خاطر داشته باش که تو باید به زرها بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی ، من نمی گویم که در موقع ضروری از آن برداشت نکنی زیرا قاعده زر در زرخانه این است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنی اما در اولین فرصت آنچه برداشتی برگردانی مادرت آتوسا بر من حق دارد و پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن 10 سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در کشور هستم من روش ساختن این انبارها را که با سنگ بنا می شود و به شکل استوانه ای است را از کشور مصر آموختم و چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آید و غله بدون اینکه فاسد شود چند سال می ماند تو باید بعد از من ساختن انبارهای غله را ادامه دهی تا اینکه همواره آذوغه2 یا 3 سال کشور ذخیره باشد. هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مهم مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای  مملکتی بگیری و آنها به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند تو نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو نا چاری که رعایت دوستی را بنمایی . کانالی را که می خواستم بین شط نیل و دریای سرخ ایجاد کنم به اتمام نرسیده و تمام کردن آن از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت  دارد و تو باید این کانال را به اتمام برسانی همچنین عوارض تردد کشتی ها نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان ترجیح دهند که از آن نگذرند. اکنون قشونی به مصر فرستاده ام تا در قلمرو ایران نظم برقرار سازد ولی فرصت نکردم قشونی به یونان بفرستم . تو با ارتشی قوی و نیرومند به یونان حمله کن و به آنان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را نابود کند. توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و مملق را به خود راه مده چون هر دوی آنها آفت سلطنت هستند و هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط مکن و برای اینکه آنها در هنگام اخذ مالیات بر مردم مسلط نشوند. قانونی وضع کن که تماس آنها با مردم کمتر شود. افسران و سربازان را راضی نگهدار چرا که اگر با آنها بدرفتاری کنی آنها نمی توانند معامله متقابل کنند اما در میادین نبرد تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدنشان. امر آموزش را ادامه بده تا اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا فهم و عقل آنها فزونی یابد در این صورت با اطمینان بالاتری می توانی سلطنت نمایی. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش اما هیچ قومی را مجبور مکن که پیرو کیش تو باشند و پیوسته به خاطر داشته باش که هرکس آزاده است از هر کیش و آیینی که میل دارند پیروی نمایند. پس از مرگ بدنم را بشوی و آنگاه در کفن بپیچان و در تابوت سنگی قرار ده و در قبر بگذار اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که تابوت مرا بینی دریابی که پدرت زمانی پادشاهی مقتدر بوده است و تو نیز همچون من روزی خواهی مرد و با دیدن تابوت من غرور بر تو غلبه نخواهد کرد اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی بگو که قبر مرا مسدود نمایید و وصیت کن تا پسرت نیز در مورد تو چنین نماید. زنهار زنهار هرگز هم مدعی و هم قاضی نیست به کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن را بررسی و حکم نماید زیرا مدعی اگر قاضی شود ظلم خواهد کرد. هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا قاعده این است که وقتی کشوری آباد نشود رو به ویرانی خواهد رفت. آباد کردن حفر قنات و احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار ده. عفو و سخاوت را فراموش مکن و بدان که بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهی عفو و سخاوت است ولی موقعی است که نسبت به تو خطایی کرده باشند و تو آن را عفو کنی ظلم کرده ای دیگر چیزی نمی گویم و این اظهارات را با حضور کسانی غیر از تو که اینجا هستند عنوان داشتم تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کردم و آنک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس می کنم مرگ من نزدیک است

بارگاه آقاعلی عباس درسال 1354

 

آغاز پروژه جلوگاه هنر اسلامی وبزرگترین گنبد خاورمیانه توسط معماران ایرانی دربادروددرسال 1354 خورشیدی

عدم حمایت از سرمایه گذاری جهانگردی ! ! !

گذری به هتل انارستان

درسال 1380 آقای علی توکلی شهروندی که از تهران به قصد ساخت اولین هتل در شهر زیارتی بادرود به این منطقه گام نهاد اکنون استمداد از مسئـولین می طلبد . مردی خوش مشرب وگشاده رو که با خلق خوشش به گـــــرمی پذیرای هر مسافر ومیهمانی از هر نقطه این کره خاکی  می باشد .در اعــماق چهره اش خستگی  ناشی ازکاغذ بازیهای اداری موج می زند اما امـــــیدوار ومصمم به ادامه کار وبه سرانجام رساندن  حرکتی است که با عشق به خدمت به زادگاهش شروع نموده است . بنای مجموع هتل درحال ساخت بالغ بر 3000 متر است که در دوطبقه و26 سوئیت  طراحی شده است واکنون بالغ بر 50% پیشرفت فیزیکی داشته         است .این هتل در 8000 متر زمین در حال طراحی است  در جوار هتل : مجتمع پذیرایی با 800 متر بنا در 3000 متر زمین در حـــال    ساخت است بنای زیبا وبا تلفیق معـــماری سنـــتی ودر فـــضائی کاملأ رویایی . با  گذشت 6 سال از آغاز پروژه با تأسف عدم حمایت جدی بانک عامل معرفی شده  از سوی سازمان جهانگردی وبا گیرهای اداری تسهیلات مصوب شده به وی تعلق  نگرفته ویک سال است که قطار ســـاخت هتل از حرکت ایستاده . حضور بالغ بر  دو میلیون مسافر در سال به ایــــن دیار وگذر اتوبان کاشان- اصـــفهان از بادرود ووجود قطب های گردشگری نظیر ابیانه ونــطنز در جـــوار بادرود حمایت جدی مسئولان را از سرمایه گذاران در بخش هتلداری دوچندان می کند که این فرضیه در دیار ما چه غریبانه بدان می نگرند گرچه حرکت سازنده ای اخیرأ در شورای شهر شروع گردیده ومطابق مصوبه شورا« هر شخصی که مایل به سرــمایه گذاری در زمینه گردشگری وساخت هتل ، مسافرخانه واقامتگاه در محدوده شهر باشــد از پرداخت هرگونه عوارض معاف است » ولی ای کاش همه متولیان امر در این خــــصـوص حمایت عملی می کردند واین معقوله در این حدود جنبه عملی می گرفت .به امـــید روزی که دیگر میهمانان این شهر در هوای سرد زمستانی وگرم تابستانی در هوای آزاد بیتوته نکنند

اگر کریم پور می آمد...

ای کاش کریمپور می آمد 

انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه نطنز وقمصر وبادرود همیشه دستخوش هیجانات گسترده وفراز ونشیب بالائی بوده است . انتخابات در این حوزه انتخابیه یکی از پرشورترین انتخابات کشور محسوب می گردد . تا قبل از حضور مسعود کریم پور نطنز ی وعلیرضا صفائیان بادی در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی انتخابات این سرزمین، اوج کشمکشهای سیاسی ومرزبندی جناحهای راست وچپ بود.درانتخابات میان دوره ای مجلس چهارم که باابطال انتخابات مرحله اول وعدم راهیابی سید محمود علیزاده شکل گرفت با حضور صفائیان وکریمپور انتخابات از حالت سیاسی خارج وبه بحثهای ناسیونالیستی ومنطقه ای تبدیل شد.گرچه حضور رقیبی جدی مثل حسین شفیقی بادی مانع از راهیابی بادرودیها به مجلس گردیدواین کریمپور بود که بعنوان نماینده راهی مجلس شد ولی حضور وی محرک بسیار زیادی برای برانگیختن حس بادرودیها شد ونتیجه این فرضیه حضورمحمدرضا جوانی  دردوره پنجم مجلس واتحاد یکپارچه ی بادرودیها را شامل گردید .گرچه انتخابات دوره پنجم مجلس هم ابطال شد ولی حضور دکتر علی باغبانیان در میاندوره ای مجلس پنجم ونیز وجود رقیب همیشگی

مثل کریمپور باعث صف کشیهای منطقه ای بیش از پیش گردید وپرچم بحث مسائل منطقه ای در دوشهر بادرود ونطنز با تمام قدرت به اهتزاز درآمدند وحضور آقای کریم پور این موجبات را فراهم نمود که اتحاد بادرودیها منسجم تر ویکپارچه تر گرددواین اتحاد تابدانجا اوج گرفت که در مجلس هفتم برغم رقابت فشرده انتخاباتی ووجود سه کاندید محلی دربادرود بازهم این بادرودیها بودند که به علت حضور کریم پور انسجام دوباره یافتند ونتیجه انتخابات راهیابی مجدد بادرودیها برای سومین بار پیاپی به مجلس گردید.دردوره هشتم مجلس آقای کریم پور در آخرین دقایق جابجائی کاندیداها در حوزه های انتخابیه ،تصمیم گرفت درحوزه تهران بماند وبه این حوزه نیامد وفردای آنروز این خبر بطور گسترده شایع گردید که هردو رقیب بادرودی اند وتفاوتی بین آن دو نمی کند که کدام راهی مجلس شوند ودکتر ضابطی رارقیبی جدی ندانستند وبدین جهت که رقیب همیشگی نیست جنا حهای علاقمند به وطن در دوسو تقسیم گردیدند ودر این منطقه به رقابت تنگاتنگ پرداختند که در نتیجه منجر به راهیابی محمد ضابطی طرقی به مجلس گردید .

تاریخچه بادرود به زبان انگلیسی

An Overview of 7,000-Year-Old History of Badroud Jam-e Jam (Persian Morning Daily) Oct 17, 2002, No. 706 By: Zabihollah SolatianPage: 16 Word Count: 781 ummary: According to the archaeological research, one of the greatest centers of civilization of Iran with a 7,000-year old background inhabited by Aryans located in Iran's central desert is known as Badroud. At present it appears as a city 140 km from Isfahan. Among the historical monuments of Badroud, Nougheh Bathhouse of the Safavid era, Adineh Mosque known as one of the most ancient historical mosques of the 8th century, Karshahi and Dehabad Castles, Birin Mosque in Khaledabad, charming houses in Hadj-Amou and tens of other archaic sites are the most important. Text: The archaeological research conducted at the central desert of Iran shows that one of the greatest centers of ancient civilization with a 7,000-year old background is located here. The area, which was primarily resided by the Aryans, is known as Badroud. Before 1966, the area was known as "Baad" (wind), since wind was taken by Aryans residing there as one of the significant creations of the great Lord. In 1966, it was converted into a city called Badroud constructed 140 km from Isfahan. Badroud is undoubtedly one of the most ancient cities in Iran's central desert inhabited by the pre-historic Iranian artisans and artists. Around 6,000 years ago, when man used to live a primitive life in caves, the residents of the area were known as the first city dwellers, in the course of the history. They initiated making copper and earthenware utensils. The hand-made objects of Badroud residents were partially unearthed by an archaeological team from the German Freiburg University during their archaeological excavations conducted at the historical "Siyahboum" hill. "Baad" or "Badroud" has been repeatedly mentioned in the ancient books. For instance in Ruth White Hars' book titled "The First City", "Baad" is referred to as one of the 14 significant primary cities dating back to 2,500 BC. By late 9th century, Badroud was one of the important cities located on the route leading to Isfahan. Besides the available historical resources, the local dialect of "Badroud" rooted in Pahlavi (the Middle Persian) is the only remaining dialect reminiscent of the ancient Iran. "Badroud" historical monuments The city of Badroud has many historical monuments, among which one might refer to the holy shrine of Imamzadeh Aqa Ali Abbas, Shahzadeh (Prince) Mohammad, one of the sons of Imam Mousa Kazem. The mausoleums of the two auspicious religious figures are marked for their most prominent architectural style of the contemporary era. They are known for their plaster works, mirror works and tile works. The entrance veranda of the shrine is decorated with beautiful seven-colored tiles according to the Ilkhanid architectural style. The plasterwork on the dome's interior, which is the late master Rashtian's last work, attracts the attention of every art-loving spectator by its charm and beauty. The auspicious mausoleums shelter the hands and hearts of the oppressed, where the innermost secrets of castaways are ensured to be heard. They are, in fact, a refuge for the needy and those suffering from any pain. Early spring (May 11), late summer and early autumn are the occasions, when hundreds of thousands of loving pilgrims from across the country are welcomed at the mausoleums. Besides Nourgheh Bathhouse (one of the valuable monuments of the Safavid era), Adineh (Friday) Mosque (one of the most ancient historical mosques of the 8th century), Karshahi Castle (the mud and unbaked-mud brick citadel of Ilkhanid era), Dehabad Castle, Birin Mosque in Khaledabad, charming residents in Hadj-Amou dating back to the Safavid era, Rahgoshay and Mohaqeqoddoleh sites belonging to Qajar era and tens of other archaic sites of pre-Islamic era are also among the historical monuments of Badroud which have converted it into a museum of various historical periods. Badroud's Souvenirs Fruits and handicrafts constitute Badroud's major souvenirs. Major products such as pomegranate, fig, melon, cantaloupe, cucumber, grapes, etc are the main products planted in the green plantations of Badroud. The pomegranate planted in Badroud is known across the Middle East as one of the major agricultural products of the historical area. Among Badroud's handicrafts, the carpet industry stands first. On opening the door of every house in Badroud, eyes are immediately dazzled by colorful tableaux produced by the artful hands of the people of high taste illustrating the image of love and hope on the warps and woofs of their woven carpets. Badroud's hand-woven carpets known as "Kashan Shadsar", a masterpiece of Iranian handicrafts ends up in the overseas markets to prove the known phrase that "Iranians are the only nation known for their art."

بادرود شهری بادوشهردار

این شهر دو شهردار دارد

بنا به اعلام اعضای شورای اسلامی شهربادرود پس ازچندماه کشمکش برای رد یا پذیرش استعفای شهردار پشیمان شده از استعفای بادرود در تاریخ ششم شهریور سالجاری استعفای مجید صفاری شهرداربادرود مورد تصویب اکثریت اعضای شورای شهر قرار گرفت وظاهرأ طبق قانون از تاریخ هفتم شهریور آقای صفاری رسمأ شهردار بادرود نیست . حال بنا بر گزارشات رسیده نامبرده از شهرداری تسویه حساب نموده وجهت ادامه خدمت به اداره آموزش وپرورش انتقال می یابد 3 روز پس از تسویه حساب شهردار، آقای صفاری سرپرست فرمانداری نطنز در یک عمل غیرقانونی به بهانه عدم امضای صورتجلسه شورا توسط دوتن از مخالفین استعفا ،با ابلاغ نامه ای ادامه فعالیت شهردار را خواستار می شود وشهردار هم بدون در نظر گرفتن قوانین شورای شهر مجددأ به کرسی شهرداری تکیه می زند .واین درحالی است که اعضای شورا درحکمی آقای علی مددی رابعنوان سرپرست تعیین ورسمأ اورا بعنوان شهردار به پرسنل اداری معرفی می نمایند .حال گرچه از دید شورای شهر که بالاترین مرجع تصمیم گیری انتخاب شهردار درشهر است آقای مددی بعنوان شهردار تلقی می شود ولی آقای صفاری تنها به استناد نامه فرمانداری نطنز حاضر به ترک شهرداری نیست وجالب توجه اینکه شنیده شده است چندین بار شورای شهر طی نامه ی رسمی از وی تقاضای تسویه حساب وترک میز وصندلی شهرداری رابه وی ابلاغ نموده ولی او با قدرت تمام خود را شهردار بادرود می داند .البته گفته ها حاکی از این است که وی از استعفای خویش پشیمان ومراتب انصرافش را به شورا ابلاغ نموده که مورد پذیرش شورا قرار نگرفته وبا توجه به اصرار اکثریت شورا برای بر کناری شهردار احتمالأ استانداری اصفهان بایستی نتیجه این اختلاف را مشخص سازد

نتیجه:

بالاخره تو ایران ما شهری را دیدیم که همزمان دارای دو شهردار باشد

افتخارآفرینان کنکور 87 بادرود

اسامی پذیرفته شدگان رتبه های زیر 2000 کنکور از بخش بادرود

ضمن عرض تبریک به این عزیزان فرهیخته توفیقشان را از خدای مهر پرور خواهانیم

ردیف	نام ونام خانوادگی	رتبه	رشته قبولی
1	علی رحمتی	25	حقوق شهید بهشتی
2	فرزاد تنهایی	36	حقوق پردیس قم
3	سعید گودرزی	170	حقوق کاشان
4	صادق احمدی	182	حسابداری علامه طباطبایی
5	حمیدرضا حیدری	212	مهندسی نفت صنعتی شریف
6	مژگان رستمی	290	حسابداری دانشگاه اصفهان
7	زهرا دهشیری	659	حسابداری دانشگاه اصفهان
8	مرضیه شریفی مقدم	744	حسابداری دانشگاه قم
9	زهره سادات چاکری	771	مدیریت بازرگانی دانشگاه قم
10	محمد فردوسی	843	حقوق کاشان
11	معصومه ماهیان راد	1030	مدیریت صنعتی دانشگاه اصفهان
12	نجمه مهدی بادی	1070	مدیریت گمرک دانشکده علوم اقتصادی
13	جابر بیگی	1099	حسابداری قم
14	حمید رضا میرزایی	1113	حسابداری گرایش حسابرسی دانشکده علوم اقتصادی
15	ابوالفضل زاهدی	1227	پزشکی کاشان
16	مریم حسنیان	1250	-
17	حمید رضا نامور	1400	داروسازی اصفهان
18	سعید رفعیان	1527	مهندسی عمران صنعتی اصفهان
19	شهاب نرگسیان	1650	پزشکی یاسوج
20	مریم گندمی	1700	علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
21	نجمه حیدری	1900	علوم سیاسی یزد
22	الهه جهانمهر	1945	زیست شناسی سلولی ملکولی ژنتیک دانشگاه شاهد تهران

نگذاریم بادرود باز وابسته شود!!!!

این ادارات به کجا می روند؟؟

زمزمه وابستگی ادارات مستقل بخش بادرود از زمان عدم انتخاب دکترباغبانیان ورد زبان برخی از محافل سیاسی وغیر سیاسیون شهرستان شد وبرخی از مخالفین باغبانیان این امررا ترفند طرفداران دکترباغبانیان برای ایجاد جو وتحریک عوام برای برانگیختن حس ناسیونالیستی و وطن دوستی نام نهادند اکنون که سه ماه واندی از آغاز بکار مجلس هشتم ویا به نوعی از دست دادن کرسی مجلس توسط بادرودیها می گذرد اداره مستقل جمعیت هلال احمر بادرود بعنوان اولین اداره پروازی وابسته به نطنز تلقی واز استقلال ساقط شد . این جمعیت که از سال 1378 بصورت مستقل فعالیت خویش رادربادرود آغاز کرده بود ودرخشش جمعیت داوطلب آن درزمینه های مختلف دراستان موجبات کسب اولین های استان رادرچند سال اخیر درزمینه های مختلف فراهم نموده بود با دستور رئیس جمعیت هلال احمر استان  تحت پوشش جمعیت شهرستان نطنز واقع گردید . این درحالی است که درراستای انتخابات اخیر اعضای هیئت مدیره انتخاب هلال احمر این بادرودیها بودند که هر 4 کرسی این هیئت رااز آن خود کردند که بعدها با اعتراض نطنزیهای غیر منتخب مبنی بر عضویت یک نظامی در این هیئت وعزل وی موجب برخورداری از اکثریت انتخابی وانتصابی هیئت مدیره گردیدند واولین اقدام این هیئت تحت پوشش قرار دادن بادرود زیر نظر هلال احمر نطنز بود .دراین راستا هفته نامه محلی ارمغان نطنز خبر از الحاق اداره اوقاف بادرود به نطنز را در نشریه اخیر خویش داده است .وادامه این روند موجی از نارحتی را دربین شهروندان فراهم ساخته است

نتیجه خبر:

1-بر تمام مسئولین محلی اعم از امام جمعه ،شورای شهر ،بخشدار وهمه مسئولین محلی است که مراتب اعتراض خویش را نسبت به این رویه اعلام ودرمقام عدم استقلال ادارات شهر باتمام توان ایستاده و سکوت معنی دارخویش را شکسته ونگذارند راه خدمتگذاری بر مردم ناهموار گردد .

2- سیاسیون که ادعای دلسوزی بر تمام امور منطقه رادرسر می پروراندند وبا دعوت نماینده جدید وتشکیل هیئت پیگیری امورات شهر ادعای دلسوزی بر منطقه را دارند وحضور دکتر باغبانیان را سدی برای تأمین منافع ومطامع سیاسی غلط خویش می دانستند بیایند ودر عمل دلسوز آبادی شوند ونگذارند این اداراتی که راه 70 کیلومتری رفت وبرگشت بادرود تا مرکز شهرستان رابرمردم مظلوم وستمدیده بادرود هموار ساخته، ناهموار گردد.