بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

فروردین 93 با هیئت کوهنوردی بادرود


تسخیر کویر شهداد ، ریق شق و صعود به کرکس

به گزارش روابط عمومی هیات کوهنوری ؛ عبدالعظیم شکاری مسئول هیات کوهنوردی  بادرود ؛ برنامه های اجرایی این هیات را در فروردین ماه 93 به شرح ذیل اعلام کرد :
1- تسخیر کویر شهداد کرمان توسط تیم منتخب هیات متشکل از آقایان عبدالعظیم شکاری ، محمد ولایتی ، محمد غفاری و ذبیح اله صولتیان در تاریخ 93/1/7
2 - صعود به قله کرکس در تاریخ 93/1/15 توسط تیم لطیف بادرود شامل آقایان احمد مزره ای ، ابراهیم رحمانی ، عبداله فیروزیان و احمد زمانی

3- تسخیر کویر ریق شق توسط تیم 15 نفره حراست وزارت نفت و به همراهی هیات کوهنوردی بادرود در تاریخ 93/1/26

4 - صعود به قله کرکس در تاریخ 93/1/28 توسط سه نفر از اعضای تیم صبا ؛ متشکل از آقایان عبدالعظیم شکاری ، حمیدرضا گـودرزی و حسنعلی ذاکری




فقط بادرود نطنز

http://badroodi.persiangig.com/20140417_121446.jpg

اخیرا مسعود کریمپور نطنزی اهتمام ورزیده اند وکتابی را از مجموعه عکسهای مهدی دهقانیان به زیور طبع آراسته اند..جدای از نفس کار که این کتاب هم در معرفی این شهرستان نقش به سزایی دارد، اما بد نیست بدانید که اهتمام ورزیدگان این مجموعه که شامل 350 صفحه عکس از آثار تاریخی وطبیعت شهرستان است گوئی به کرات اصرار دارند که هر کس شک دارد بداند که بادرود، بادرود نطنز است.


http://badroodi.persiangig.com/20140417_121535.jpg

در پای نویس تصاویر نام هر منطقه وروستا ذکر شده ولی در جاهایی که نام بادرود هست تاکید نموده اند که بادرود نطنز ،در حالی که این پسوند نطنز در هیچ کدام از روستاهای دیگر شهرستان حتا ابیانه که کاشانیها آنقدر ادعای مالکیتش را دارند ذکر نشده است.

در صفحه 20 کتاب هم بادرود وخالدآباد وطرقرود را جزء روستاهای نطنز برشمرده که گوئی مهتمم گرامی استحضار ندارند این سه مناطق سالهاست مرکز شهر شده اند.

در صفحه 22کتاب هم ضمن چاپ نقشه ای از شهرستان ،تعمدأ بلوار حرم آقاعلی عباس را از مناطقی دیگر به غیر از بادرود، ترسیم نموده اند تا شاید قوت قلبی باشد بر کوشش کنندگان جمع آوری این مجموعه

چه خبر از آوادی؟؟


بادرود خبر

1-    -پروِژه باند دوم جاده بادرود –کاشان مدتی است که تعطیل شده واز ادامه ساخت آن خبری نیست.لطفا مسولین محترم پیگیری کنند.

2-    - اخذ عوارضی از وسائط نقلیه وزائران ورود به آستان مقدس چندی است متوقف شده است .امیدواریم این کار دائمی باشد .

3-   -  شورای شهر در یک عمل شتابزده اقدام به حذف نام تاریخی میدان اقبال نموده است.میدان اقبال که برگرفته از مسجد قدیمی اقبال بوده از قدیمی ترین نامهای منطقه بوده است . ضمن ادای احترام به شهدای گرانقدر ارزنده بود شورای شهر بجای نامگذاری یک میدان کوچک بنام میدان شهدا بخشی از میدان بزرگ معلم که به دو بخش تقسیم شده را میدان شهدا نامگذاری میکردند.

4-    - در همین راستا شورای شهر اقدام به حذف نام دکتر شریعتی از میدان اقبال تا معلم نموده که این امر هم چندان پسندیده نبوده است .

5-   -  تلاش برخی از جریانهای سیاسی برای تغییر برخی روسای ادارات منطقه شکل گرفته ودر این راستا با تشکیل جلسات متفاوت در باغات  منطقه برخی خواهان معرفی همگروههای  خود به عنوان روسای ادارات منطقه هستند.

این8نفر نماینده کل استان نیستند


آفتاب: روزنامه ایران نوشت:

تبدیل شدن یک جنازه به دستاویزی برای مناقشات سیاسی، چندان مقبول به نظر نمی‌رسد. اما این اتفاقی است که برای جسد پروفسور «ریچارد فرای»، ایران‌شناس امریکایی رخ داده است و دو هفته پس از مرگ، برگزاری مراسم تدفین‌اش در کشاکش مخالفت‌ها و موافقت‌ها قرار گرفته است. از یک سو عده‌ای با زدن انگ جاسوسی به او خواهان جلوگیری از تدفین فرای در کنار زاینده رود هستند و در دیگر سو چهره‌های مختلفی با استدلال‌هایی همچون این‌که ریچارد فرای در حوزه ایران‌شناسی خدمات زیادی به فرهنگ و هنر ایران عرضه کرده و همواره از نام «خلیج فارس» در برابر نام‌های مجعول دفاع کرده است خواستار تسریع در انتقال جسد او به ایران و ترتیب دادن مراسم بزرگداشتی برای او شده‌اند. ریچارد فرای وصیت کرده بود که بعد از مرگش جسدش در اصفهان و درجوار آرامگاه «آرتور پوپ» دیگر مورخ و ایران شناس امریکایی دفن شود.

سوی دیگر ماجرا هم موضع کاملاً متفاوتی است که چهره‌های مخالف تدفین فرای در ایران در فاصله تغییر دو دولت اتخاذ کرده‌اند. چنان که حضور فرای در ایران در سال 89، تقاضای او برای تدفین در اصفهان و اجرای دستور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت برای اهدای یک خانه تاریخی به او در اصفهان با کمترین مخالفتی از سوی چهره‌هایی که امروز مخالف تدفین فرای در اصفهان هستند مواجه نشد. همان طور که رسول زرگرپور، استاندار اصفهان با یادآوری این نکته که «دستور رئیس‌جمهوری سابق موجب ‌شد تا در فاصله زمانی 24 ساعت در مراسمی با حضور استاندار سابق و معاون سیاسی امنیتی وی، یک باب خانه تاریخی به ارزش دو میلیارد تومان در خیابان ابن سینای اصفهان که مالکیت دولتی داشته به فرای اهدا ‌شود.» گفته است: «در سال 89 هیچ مسؤل یا شخصی را ندیدم که نسبت به تصمیم رئیس‌جمهوری و استاندار وقت در اهدای خانه تاریخی به ریچارد فرای و اجازه دفن وی در اصفهان کوچک‌ترین اعتراضی کند.»

اما روز گذشته 8 نماینده استان اصفهان در نامه‌ای خطاب به روحانی خواستار صدور دستورات لازم وی به وزارت خارجه، اطلاعات و سازمان میراث فرهنگی برای جلوگیری از دفن ایران‌شناس امریکایی در اصفهان شدند. احمد سالک، حسینعلی حاجی‌دلیگانی، حسن کامران، مجید منصوری، علی ایرانپور، حجت‌الاسلام موسوی لارگانی، نیره اخوان و حمیدرضا فولادگر در نامه خود دفن فرای در اصفهان را «ننگ دیپلماتیک» و «تحمیل زورمدارانه» ارزیابی کرده و با بیان این‌که «اگرچه ریشه‌های این تحمیل در دولت‌های قبلی ایجاد شده ولی در شرایط فعلی اصلاً نباید این تحمیل را پذیرفت»، هشدار دادند دفن فرای در اصفهان «با عکس‌العمل شدید کنترل نشده مردمی» مواجه خواهد شد.

هشدار‌نویسندگان نامه درباره عکس العمل شدید مردمی گویا با ارجاع به تجمع بدون مجوز جمعی است که با حضور در مقابل مقبره «آرتور پوپ» (ایران‌شناس دفن شده در کنار زاینده رود) به شعار‌نویسی و مخالفت با دفن فرای پرداختند. تجمعی که استاندار اصفهان روز گذشته با اذعان به برگزاری جلسه میان معترضان و یکی از نمایندگان مجلس، تصریح کرد برخلاف قانون و بدون کسب مجوز انجام شده «اما استانداری به حرمت افرادی که در این تجمع شرکت کردند و مصلحت اندیشی، دخالتی در آن نکرده است».

     نظر متفاوت دیگر نمایندگان اصفهان
فارغ از این موضوع که مرجع تصمیم‌گیری برای دفن فرای در ایران کدام نهاد است، درخواست نمایندگان اصفهان در مجلس از دولت برای مخالفت با این اتفاق نیز درخواست یکصدایی نیست. استان اصفهان 20 نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد که از این جمع تنها 8 نفر به صراحت مخالفت خود را اعلام کرده‌اند. اما گفت‌وگوی خبرنگار ایران با برخی دیگر از نمایندگان شهر‌های مختلف این استان در مجلس به طرح نظرات متفاوتی منجر شد.

محسن صرامی فروشان، نماینده خمینی شهر در مجلس با بیان این‌که به باور او در سازمان تصمیم‌گیری استانی مثل اصفهان این مسأله باید در شورای فرهنگی شهرستان که شامل استاندار، ائمه جمعه و نمایندگان نهادهای نظارتی و امنیتی است، مورد بررسی قرار گیرد، گفت: «اگر بنا باشد برای هر تصمیمی از این دست موج‌سازی شود و تصمیم‌گیری در پشت تریبون‌ها انجام شود، مشکل‌ساز می‌شود؛ زیرا هر تصمیمی موافقان و مخالفانی دارد.» وی با بیان این‌که نمایندگان موظف به نوشتن قانون و نظارت بر اجرای آن هستند، افزود: این متولیان قانونی امر هستند که باید تصمیم‌گیری کنند. بنابراین اگر وزارت اطلاعات بگوید که ایشان جاسوس بوده است صلاح نیست که این اتفاق بیفتد اما اگر اثبات شود که فرای صرفاً یک محقق بوده است باید از موج‌اندازی میان مردم اجتناب شود.

محمد حسین میرمحمدی، نماینده گلپایگان در مجلس نیز با اعلام این‌که در صورت مغایرت نداشتن این اتفاق با منافع ملی مخالفتی با دفن فرای در اصفهان ندارد، گفت: «وزارت خارجه در این باره صاحب‌نظر کارشناسی است و باید به عنوان تنها نهاد ذی صلاح در این موضوع و البته با هماهنگی نهادهای دیگر تصمیم‌گیری کند و منافع ملی را در این زمینه بررسی کند.»
میرمحمدی درباره چرایی تفاوت برخورد با فرای در گذشته و حال افزود: «اگر در گذشته اقدام‌هایی علیه این موضوع انجام شده است، ربطی به نظر کارشناسی امروز ما ندارد و ما باید با توجه به شرایط حال حاضر تصمیم‌گیری کنیم.»

محمد فیروزی، نماینده نطنز و قمصر در مجلس نیز با این‌که در زمره مخالفان دفن فرای در اصفهان به شمار می‌رفت و برای این مخالفت دلایلی همچون دلایل 8 نماینده دیگر مخالف داشت، اما درباره این‌که چرا در زمان احمدی‌نژاد مخالف این تصمیم نبوده گفت: «شاید در آن زمان موضوع در جامعه به شکل شفافی مطرح نشده بود. علاوه بر این‌که شاید آن تصمیم‌گیری‌ها احساسی بوده است و دلیلی ندارد که بخواهیم آن تصمیم احساسی را اجرایی کنیم.» فیروزی هم البته مسئولان اجرایی کشور از جمله وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات را مرجع تصمیم‌گیری در این مورد دانست و افزود: «علی القاعده تصمیم این مراجع در این زمینه باید از سوی همه مورد پذیرش قرار گیرد» وی در ادامه با انتقاد از تبدیل شدن یک موضوع «حاشیه‌ای» به موضوعی «حساس»، گفت: «شرایط کشور ایجاب می‌کند که همه ما به مسائل مهمتری بپردازیم و از در‌گیر شدن در چنین موضوع حاشیه‌ای اجتناب کنیم.»


حمید رضا طباطبایی، نماینده نایین در مجلس هم نظری کاملاً متفاوت داشت. او با بیان این‌که لازم است به تصمیمات مقامات سابق کشورمان احترام بگذاریم، گفت: «از جهت این‌که رئیس‌جمهوری سابق کشورمان در ملاقات‌های خودش قول و تعهدی داده است، لازم است به این تعهد عمل شود.» وی با اشاره به سابقه دفن «آرتور آپهام پوپ» و همسرش در کنار زاینده رود، گفت: «این سابقه نشان می‌دهد که دفن مستشرقین تاکنون هیچ آثار سوء فرهنگی برای استان یا کشور نداشته است. بنابراین دفن فرای در اصفهان نیز اثر مخربی ندارد.» وی حساسیت‌های ایجاد شده را مرتبط با موضوع ویزای نماینده پیشنهادی ایران در سازمان ملل دانست و افزود: «وزارت امور خارجه باید آثار دیپلماتیک موضوع و جوانب امر را به لحاظ منافع ملی بررسی کند و تصمیم‌گیری نماید.»

به این ترتیب به نظر می‌رسد اغلب نمایندگان استان اصفهان در مجلس ضمن ممتنع بودن نسبت به ماجرای دفن فرای تصمیم‌گیری درباره آن را از حوزه اختیارات مجلس نمی‌دانند.
استاندار اصفهان نیز دیروز در سخنان خود تصریح کرد که معتقد است تصمیم درخصوص دفن فرای باید در تهران گرفته شود و مربوط به استان نیست. هر چند به گفته وی «جمع‌بندی‌هایی برای دفن «فرای» در اصفهان با نظر امام جمعه در حال انجام است.»

یک عکس یک خاطره14

http://badroodi.persiangig.com/20140415_123107.jpg

قدیمیترین عکس بادرود
سال 1330 خورشیدی(63 سال پیش)
از راست به چپ: مرحوم غلام یوسف(مقدسی)-مرحوم صادخان رشتی(اریسمان)- چراغعلی دهشیری- مرحوم حاج عباسعلی احمدی
با سپاس از محمود دهشیری در ارسال عکس فوق

الحاق بادرود به استان کاشان اما مشروط


http://badroodi.persiangig.com/DSC05842.JPG

ظاهرا بحث استان شدن کاشان به مرحله جدی رسیده است آنچه که صحبتهای پیرامون این اتفاق مهم شنیده می شود قرار است این استان شهرستانهای آران وبیدگل،نطنز،اردستان وشاید نائین ودلیجان را هم  در برگیرد. به ظاهر امر دلیجان قصد انفکاک از استان مرکزی را ندارد واردستان ونائین هم چندان رغبتی برای انفکاک از اصفهان و الحاق به استان جدید را نشان نمی دهند.بی شک کاشانیها برای استان شدن به همراهی مناطق اطراف نیازمندند.

در این بین ارتقاء برخی مناطق وبخشها به مراکز شهرستان یا بخش وشهر باید همزمان با استان شدن کاشان مد نظر قرار گیرد . بخشهای نیاسر وبرزک وقمصر به علت جمعیت کم این مناطق مشمول ارتقاء شهرستان شدن قرار نمیگیرند. در این بین باید روی این پیشنهادات فکر کرد

-ارتقاء بادرود از مرکز بخش به مرکز شهرستان که بدلائلی که در ذیل اشاره خواهم کرد کمترین بار مالی را برای دولت دارد ومستحق ترین مناطق استان اصفهان برای شهرستان شدن می باشد.

- ارتقاء مهاباد به مرکز بخش برای همراهی اردستانیها .

-ارتقا، مراکز دهستانهای اریسمان وده آباد به مراکز شهر.

-ارتقاء میمه به مرکز شهرستان والحاق آن به کاشان.

-ارتقاء جوشقان وکامو به مرکز بخش.

-ارتقاء نوش آباد به مرکز بخش.

-ارتقاء ابیانه به مرکز شهر به عنوان یک نماد شهر توریستی وتاریخی.

-ارتقاء نراق به مرکز بخش برای همراهی الحاق به کاشان وانفکاک از دلیجان.

از بین همه این پیشنهادات که شاید به ما بادرودیها هم چندان ربطی نداشته باشد.بحث تاسیس فرمانداری بادرود که از آرزوهای دیرینه این مردم است ومهمترین خواسته اهالی باید به منصه ظهور برسد.

بادرود در بین مراکز شهرستانهایی چون نطنز-اردستان-خور وبیابانک-تیران وکرون-بوئین ومیاندشت-دهاقان وچادگان جمعیت بسیار بیشتری دارد که این اولین دلیل شهرستان شدن بادرود است.

بخش بادرود در بین تمام بخشهای استان از بیشترین ادارات دولتی برخوردار است. وجود ساختمان وابنیه ادارات و نیروی انسانی موجود این مهم را به اثبات میرساند که تاسیس فرمانداری هیچ گونه بار مالی را برای دولت ندارد.

در دولت گذشته در همین استان اصفهان شهرستانهای جدیدی شکل گرفت نظیر دولت آباد- خور وبیابانک-چادگان –بوئین ومیاندشت که بجز دولت آباد، بادرود از این بین از مابقی شهرهاهم جمعیت بیشتری دارد وهم استحقاق شهرستان شدنش از لحاظ فرهنگی واجتماعی بس بالاتر است.

اگر عمر دولت پیشین کمتر از 6 ماه دیگر ادامه میداشت بی شک میمه- باغبهادران و ورزنه هم در صف ارتقاء تقسیماتی قرار داشتند.

اینک بادرود است و4 میلیون زائر در طول سال-با سابقه شهریت 4500 ساله ومرکز سکونت بشر از 7000 سال پیش تابحال-بادرود است وکویر ومحرومیت ومظلومیت-بادرود است وقطب کشاورزی استان اصفهان-بادرود است ومرکز جغرافیای کشور وشاهراههای حیاتی مهم- بادرود است ونزدیکترین شهر به مرکز سایت هسته ای شهید احمدی روشن- وبادرود است وچشم انتظار تحقق خواسته برحقش..

نمیخواهم احساسی بنویسم اما بی شک اگر به جای دکتر ضابطی (بین سالهای 86 تا 90) که میانه راه دولت نهم ودهم بود ،دکتر باغبانیان انتخاب شده بود هم اکنون بادرود مرکز فرمانداری بود.

اینک هم مصرانه از نماینده –امام جمعه-فرماندار- شوراهای شهر وروستا استدعا داریم بهای این بادرود کهن را ارزان به کاشانیها نفروشید. ویکصدا همراه با ملت عزیز ندا برآوریم که بادرود زمانی حاضراست به کاشان ملحق شود که به مرکز شهرستان ارتقاء یابد والا اگر قرار است مرکز بخش بماند بگذارید همان زیر نظر اصفهانیهایی باشیم که یک عمر خیر وخوبی از آنها دیده ایم.

بی شک انفکاک بادرود از نطنز به مراتب به نفع نطنزیهای عزیز است ازیراکه هر دو شهرستان از بودجه جداگانه برخوردار خواهند بود ویکی از نادیده گرفتن حقش توسط دیگری گله وشکوائیه نخواهد کرد..

پس در این موقعیت حساس وویژه همه شهرستان باید متحد برای تحقق این خواسته بسیج شوند

بامید بادرود و نطنزی  آباد وسرافراز

سرنوشت ایرانشناس نگون بخت

برداشت اول:(بادرود رسانه)
محمد فیروزی نماینده مردم نطنز و بادرود و قمصر  در خصوص
شایعات  دفن جاسوس یهودی آمریکایی الاصل به نام ریچارد نلسون فرای در اصفهان و اعتراضات مردم ولایتمدار این شهر گفت ، با توجه به سابقه جاسوسی و خیانت ریچارد  فرای به ملت ایران  در گذشته ، عملا دفن ایشان حرکتی غیرقابل قبول و ناشایست خواهد بود؛  زیرا فرای  با عملکرد سابق اش ،به استقلال  ثبات کشور جمهوری اسلامی ایران  خیانت کرده است .
نائب رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان تجمع اعتراض آمیز  مردم شهید پرور اصفهان  طی چند روز گذشته را در راستای خیانت وی  به کشور  دانست و گفت در حال حاضر میان مسوولان  استان و کشور و نمایندگان مردم  استان در خصوص دفن فرای اختلاف نظر وجود دارد.

برداشت دوم(پاشانیوز)
گروه سیاسی:

ماجرا این است: ریچارد نلسون فرای، ایران‌شناس و شرق‌شناس آمریکایی ۷ فروردین سال جاری در ۹۴ سالگی در شهر بوستون درگذشت. او بنیانگذار کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاه‌های کلمبیا و هاروارد بود. فرای بیش از ۷۰ سال از زندگی‌اش را صرف مطالعه و پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و یکی از آخرین بازماندگان نسل ایران‌شناسان و شرق‌شناسانی چون آرتور کریستین‌سن و آرتور پوپ، رومن گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرق‌شناسی را در دانشگاه‌های جهان بنیان گذاشتند و تألیفات بسیاری درباره فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند.
عکسی از ریچارد فرای در سال 89 13 که به دعوت رسمی دولت احمدی‌نژاد به ایران آمد و مورد تجلیل قرار گرفت و در تهران و اصفهان مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی برگزار کرد و ...
مورخ آمریکایی از حدود 70 سال قبل به دلیل علاقه‌ای که به سرزمین پهناور و عزیزمان ایران، پیدا کرد و دهه‌ها، مطالعات تاریخ‌نگاری‌اش را به «ایران» اختصاص داده بود و آنقدر به این مرز و بوم شیفته شده بود که در وصیت‌نامه‌اش نوشت: می‌خواهم در کنار زاینده‌رود اصفهان ایران دفن‌ام کنند.

نکته اول؛ «ریچاردفرای» ظاهرا از بدشانسی در دوران ریاست‌جمهوری آقای روحانی دستش از دنیا کوتاه شد! ما در عرصه تاریخ‌نگاری 2 «ریچارد فرای» نداشتیم! او یکی بود؛ اما با 2 برداشت از سوی مدعیان و سیاست‌ورزان وطنی!
یکی «ریچارد فرای» که در دوره ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد در قید حیات بود! او به ایران آمد. مورد تفقد و حتی پذیرایی و استقبال رسمی آقای رئیس‌جمهور (احمدی‌نژاد) قرار گرفت و رئیس‌جمهور سابق به احترام ایشان یک خانه اختصاصی در کنار زاینده‌رود برایشان تدارک دید. (اقدامی که از هر منظر و نگاهی هم صورت گرفته باشد، برای ایران و ایرانی مفید و مثبت بود).
از قضا در آن دوره صدا و سیمای ملی با او مصاحبه اختصاصی ترتیب داد و از شخصیت والا و ارزشمند او گزارش ویژه تهیه کرد، خبرگزاری‌های رسمی و رسانه‌های متعلق به برادران اصولگرا به «به‌به» و «چه‌چه» پرداختند و در مخیله هیچ بنی‌بشری در این خاک و بوم 80-70 میلیون نفری نمی‌گنجید که بخواهد از این «ایران‌دوست آمریکایی» که رئیس‌جمهوری اسلامی ایران از او استقبال می‌کند و حتی خانه‌ای را در اصفهان به نامش می‌نهد، یک عنصر نامطلوب و حتی جاسوس ساخته شود!

نکته دوم؛ 9 ماه از دوران دولت‌های محبوب آقایان گذشت و همزمان، میشت الهی، دست «ریچارد فرای» را از این دنیا کوتاه کرد. در این 9 ماه یعنی از آن فاصله دولت کریمه تا این دولت مغضوب آقایان، چه اتفاقی افتاده است؟! چگونه شد که در این 9 ماه، دوستان و برادرانی که رئیس‌جمهور محبوبشان از ریچارد فرای در 91 سالگی آنگونه تمجید و تقدیر کرد یکباره به این نکته بسیار ظریفی، قضایی و بسیار مهم رسیدند و کشف کردند که او «ریچارد فرای» در 94 سالگی آن هم حالا و از 10 روز پیش تاکنون که دستش از دنیا کوتاه مانده، «جاسوس» شده است! استنادش هم سفر او در دوران دفاع مقدس به ایران بود که ظاهرا می‌خواسته علیه منافع ملی ما به دشمنان کمک کند و به امر مهم «جاسوسی» همت گمارد!
آری؛ سیاست و سیاست‌ورزی در ایران معاصر همین است! «ریچارد فرای» که به زعم برادران و دوستان ارزشی! جاسوس آمریکاست، همان «ایران دوست» دوران آقای احمدی‌نژاد است که با دبدبه و کبکبه به ایران دعوتش می‌کنند، آقای رییس‌جمهور در مراسمی رسمی از او استقبال، تکریم و تقدیر می‌نماید و ... اما در دولت روحانی پاک می‌شود یک جاسوس مهدورالدم! دولت روحانی هم باید حواسش جمع‌جمع باشد که دست از پا خطا نکند والا کل مجلس، کل مطبوعات، تریبون‌های رسمی و غیررسمی و ...حضرات سوژه‌اش را تبدیل می‌کنند بزرگترین معضل ایران امروز! خصوصا در این ماه‌‌های بی سوژه‌گی که حتی سلام و علیک یک وزیر با یک رییس‌جمهور 8 ساله مملکت می‌شود یک بحران و بحث روز نمایندگان خیلی پایدار!!

قول دفن پیکر را، تکریم و تمجید و اهدای لوح تقدیر را آقای احمدی‌نژاد و دولتمردانش به آن مرحوم داده و برای کشور تعهد ایجاد نمودند، حالا روحانی و وزیرانش به مجلس فراخوانده خواهند شد و ناسزا و بد و بیراه از گروه های همیشه در صحنه «فشار» خواهند شنید! و حتی احتمالا در دین و اعتقادات و وفاداری روحانی و وزرایش به نظام هم تشکیک به عمل خواهد آمد! به هرحال حکایتی است سیاست‌ورزی «ایران معاصر»!
و احتمالا هیچکس از خود نمی‌پرسد که ایهاالناس، با وجدان‌ها، با انصاف‌ها، این مرد همانی است که در دولت محبوب آقایان با عزت و احترام به ایران آمد و مورد تفقد رئیس‌جمهور، هم قرار گرفت! باری؛ شانس بد روزگار دامن این مرد آمریکایی و دولت روحانی را گرفت. «درگذشتش» در دوره جدید سیاست‌ورزی! در ایران بوده است. در ایران معاصر می‌توان به راحتی آب خوردن، یک عنصر «ایران‌دوست» سابق و «مورد تفقد قرار گرفته در یک دولت» را در عرض فقط چند ماهه یک جاسوس نامید! علیه ‌او در روزنامه‌ها سرمقاله نوشت و در حاشیه زاینده‌رود 100 نفر را دور هم جمع کرد تا پلاکارد در دست بگیرند و بر دولت جدید و سیاست‌ورزی جدید فغان برآورند و نهیب بزنند که: «حواستان جمع باشد، مگر از جسد ما رد شوید تا این جاسوس را در شهر ما دفن کنید!»
چگونه فرای ظرف فقط ماه از آن میهمان ویژه آقای رییس‌جمهور به جاسوس تبدیل شد؟! آن هم جاسوس مربوط به حدود 20 سال پیش؟! (دوران جنگ تحمیلی)؟! چگونه اسنادش در این 9 ماه به دست شما رسید؟ چگونه در سال 89 و دوره دولت محبوب‌تان او را بر سر نهادید و به ایران دعوتش کردید؟! رئیس‌دولتتان او را شایسته تمجید و تقدیر و اختصاص خانه ویژه دانست؟! در آن دوره او جاسوس دوران جنگ با عراق نبود اما در دوره روحانی شد جاسوس؟!
واقعا چه می‌توان گفت؟ چه می‌توان نوشت و چگونه می‌توان نالید؟ انصاف‌مان کجاست؟ و وجدان‌هایمان کجا؟! «سیاست» را در هیچ جای دنیا اینگونه به ابتذال نکشیده‌اند که ما در ایران کشیده‌ایم! و به عنوان یک ایرانی خطاب به «فرای» و خانواده‌اش می‌گویم: «ما ایرانیان، ما اکثریت ایرانیان، ما این «سیاست کثیف» و آلوده را برنمی‌تابیم.
با زبان رسا و بلند می‌گوییم: عشق او به ایران را پاس می‌داریم. می‌گوییم: «پیکرش را چه در ایران دفن کنند و چه نکنند قاطبه ملت بزرگوار ایران بی‌عاطفه و دم‌دمی مزاج نیستند، به دوستدارانش احترام می‌گذارند و علاقه‌مندیشان را به این سرزمین کهن، بر دیده منت و احترام دارند.» می‌ماند حکایت «سیاست‌ورزی» آلوده در ایران معاصر که دل هر انسان منصفی را می‌آزارد.

عیادت دکتر محققی از خانم دکتر ابتکار

http://s2.picofile.com/file/7570204408/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82%DB%8C.jpg


دکتر معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور ورئیس سازمان محیط زیست کشور که بر اثر سانحه تصادف در بیمارستان پارس تهران بستری است مورد ملاقات برخی از شخصیتهای کشور قرار گرفت.

دیروز در معیت دکتر صالحی رییس انرژی اتمی کشور ،دکتر حسنعلی محققی از خیرین بادرودی واز مدیران این بیمارستان از خانم دکتر ابتکار عیادت نمودند

منتظر گرمترین تابستان تاریخ باشید

دانشمندان آلمانی معتقدند سال ۲۰۱۴ میلادی گرم‌ترین و خشک‌ترین سال در تاریخ خواهد بود.

به گزارش ایرنا، دانشمندان هواشناسی دانشگاه گیسن در آلمان می‌گویند به احتمال 75 درصد تابستان سال 2014 گرم‌ترین تابستان در طول تاریخ خواهد بود. همچنین امسال آتش‌سوزی‌های بسیار و خشکسالی وسیعی در سراسر کره زمین رخ خواهد داد

بادرود به علت قرار گرفتن در حاشیه کویر وبرخورداری از دمای خشک برخی اوقات تابستانها تا مرز 45 درجه سانتیگراد هم گرم میشود.

ارزنده است همشهریان از همین حالا به فکر تعمیر کولر وتهیه امکانات سرمایشی باشند واز سویی از طرف مسئولین بویژه نماینده محترم بحث نیمه تمام الحاق بخش بادرود به مناطق گرمسیری برای برخورداری از تخفیف ویژه بجد پیگیری شود تا فشار کمتری به قشر محروم و مظلوم منطقه وارد شود.

برداشت ریواس



http://badroodi.persiangig.com/20140411_090824.jpg




  

آبادرود 

هرساله با آغازین روزهای فصل بهار رویش گیاه ریواس در مناطق کوهستانی شمال وشمال شرقی بادرود آغاز می شود . این گیاه که دررشته کوههای لطیف بادرود ودر دل سنگهای سخت کوهها میروید هرساله هزاران شهروند عاشق طبیعت را بدامان بیابانهای موسوم به بیابان گودال می کشاند. اکثر کوههای زیبای شمالی بادرود دارای ریواس هستند که برخی از خانواده ها به بهانه برداشت این محصول زیبا وخوراکی راهی دشت میشوند تا شبی را به دور از هیاهوی شهر در آرامش کویر سپری نمایند.قبل از اینکه به خواص وفواید ریواس بپردازیم از همه همشهریان عزیز تقاضا مندیم که در حین سفر به کوههای حاشیه کویری نکات لازمه را جهت حفظ طبیعت بکر وزیبای منطقه مراعات نموده وحتی المقدور از جابجائی سنگهاوریختن زباله وآسیب به چشمه سارهای طبیعی وکندن بوته های دیگر ونیز برافروختن آتش در مناطق اطراف خودداری فرمایند.  

 

ریواس یا ریباس، گیاهی است از تیره ی ترشک ها ( هفت بندها ) و دارای ساقه های هوایی و برگ های آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و به همین جهت مورد استفاده ی خوراکی قرار می گیرد.درگویش بادرودی به ریواس «لیباس»می گویند.

ریواس هنگام بهار در نواحی گوناگون ایران، دامنه ی کوه ها، کنار رودخانه ها و مناطق برخوردار از آب های راکد می روید و برگ ضخیم و گوشت دار این گیاه مصرف غذایی دارد. تکثیر ریواس معمولاً با کشت در خزانه و انتقال به کشتزار و یا از طریق کشت بذر تازه صورت می گیرد. 

 


خواص درمانی

ریواس طبیعت سرد دارد و دارای ویتامین ها و املاح معدنی گوناگونی است. برای تمامی اعضای بدن، ماده ی غذایی بسیار ممتازی شمرده می شود و اثر شگفت انگیز و معجزه آسایی دارد. قابض است و برای تقویت معده  و کبد مفید می باشد. خوردن ریواس برای بیماران تب  دار و بی اشتها مفید بوده و یرقان  ، وسواس  ، سستی را درمان می نماید. در این گونه موارد می توان 100 گرم از آب ریواس یا رب ریواس را میل کرد. صفرا و دل به هم خوردگی را رفع می کند و برای حصبه  و اسهال گرم صفراوی مفید بوده و کرم کُش است. خوردن ریواس را نباید در برنامه ی غذایی از یاد بُرد. ریواس را برای تهیه ی خورش، کمپوت، مربا و شربت مورد استفاده قرار می دهند. سعی کنید در مصرف ریواس زیاده روی نکنید.

مفیدترین طریقه مصرف آن، مصرف آب ریواس همراه با آب هویج ، کرفس ، خیار و سیب  می باشد که یک سوم آب ریواس و دو سوم بقیه مواد است.

ریواس اثر ملین داشته و اشتها آور است و برای افزایش اشتها  و یبوست مفید می باشد. مصرف ریواس برای مبتلایان به سنگ کلیه  و ناراحتی های مثانه خطرناک است.

شیر مادرانی که ریواس می خورند، در نوزادان تولید اسهال  می کند. ریواس، مقوی قلب و اعصاب بوده و برای درمان بواسیر مفید است.

ریواس به عنوان فعال کننده ی عملکرد دستگاه گوارش، ناقل نمک های صفراوی و محرک ترشح کبد شناخته شده است. نخستین کار کرد آن در دهان این است که با تحریک جوانه های چشایی به واسطه ی مزه ی تلخ خوشایندش، موجب پاک شدن حفره ی دهان شده و دهان  را برای چشیدن غذای بعدی آماده می سازد. این گیاه در معده سبب افزایش ترشح معدی و تحریک آن می شود. در نتیجه به طور کلی باعث بهبود عملکرد معده می گردد.

علاوه بر این با تحریک ترشح نمک های صفراوی از کبد، به تنظیم جذب چربی از روده کمک می کند.

ریواس خاصیت مسهلی، ضد التهابی و متعادل کننده ی عملکرد روده ها (درمان یبوست و اسهال) را داشته و در درمان یرقان، خونریزی معدی- روده ای، اختلال قاعدگی، ورم ملتحمه ی چشم، جراحات ناشی از ضربات و صدمات جسمانی، زخم های چرکی سطحی و سوختگی های حاصل از حرارت کاربرد دارد.  

 

 

سایر مصارف ریواس

ریواس به علت خاصیت اسیدی، برای پاک کردن ظروفی که آثار سوختگی مواد غذایی در آنها به جای مانده باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

افرادی که موی آن ها قهوه ای کم رنگ است، با استفاده از ریشه ی این گیاه می توانند به رنگ موی طلایی دست یابند. برگ های ریواس را می توان به عنوان حشره کش موثر برای دفع حشرات به کار برد.

ریواس با طعم منحصر به فرد خود، در بیشتر پس غذاها ( دسرها  ) و شیرینی ها  استفاده می شود. تا پیش از سده ی 18 کاربردی در پخت غذا نداشت.

گیاه یاد شده تا یکی دو روز در یخچال قابل نگهداری است. برای نگهداری طولانی تر ریواس، پس از بریدن ساقه ها، آن را منجمد می کنند. اگر ساقه های ریواس به طور خام مصرف شود، به شدت ترش خواهد بود. به طور معمول آن را با شکر یا عسل  می پزند و یا در کیک ها مورد استفاده واقع می شود.

همچنین به تنهایی یا همراه یا توت فرنگی در تهیه ی ژله و مرباها به کار می رود. چاشنی هایی که با ریواس مصرف می شوند، عبارتند از لیمو  ، دارچین و زنجبیل.


http://badroodi.persiangig.com/20140411_112459.jpg


http://badroodi.persiangig.com/20140411_113234.jpg


http://badroodi.persiangig.com/20140411_113311.jpg


http://badroodi.persiangig.com/20140411_101947.jpg