بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

بادرود-پایتخت تاریخی فلات مرکزی

بادرود- چهارمین مهد گردشگری مذهبی ایران

این مردم نـان خوب می خواهند

سخنی با بخشدار بی تفاوت بادرود

از 26 نانوائی فعال در شهر بادرود دو باب از آنها به علت تخلفات عدیده لغو پروانه گردیده اند واکنون 7 نانوائی خشک پزی ودو نانوائی بربری ویک واحد سنگکی و 14 واحد نرم پزی در این شهر فعالیت دارند اما مشکل نان و عدم کیفیت پخت آن در سطح نانوائیهای منطقه متأسفانه یکی از مهمترین مشکلاتی است که تقریبأ تمامی اهالی شهر کم و بیش از آن اطلاع داشته و از نزدیک نظاره گر وضعیت آن بوده اند . متأسفانه مشکل نان و پخت نامطلوب آن در سطح منطقه، امروزه یکی از دغدغه های خانوارهای بادرودی ومسافرانی است که از این شهر نان تهیه می نمایند نان برکتی از سوی خداست و هدر دادن آن کفران نعمتهای خداوندی است .در سطح شهر ،اگر به هر نانوایی مراجعه کنید و دقیقأ به نانها بنگرید،متوجه عدم کیفیت و طعم و ماندگاری آن خواهید شد  بخش اعظمی از نان تولیدی در بادرود خمیر ، سوخته ویا نپخته است . این کار علاوه بر این در طولانی مدت عوارض بهداشتی خطرناکی در پی دارد،موجب می شود تا نانوایی ها سریعتر نان را به مردم تحویل داده و ساعت پخت خود را زودتر به پایان برسانند که این کار برای نانوایان صرفه اقتصادی دارد ولی از لحاظ قانونی خلاف است. برخی ازنانوایان معتقدند که آرد ارسالی برای آنان فاقد کیفیت مطلوب و استاندارد است. ولی آنچه نمایان و روشن است این است که نان با طعم و کیفیت و ماندگاری مطلوب در اختیار مردم قرار نمی گیرد و تقریبأ کمتر کسی وجود دارد که از وضعیت نان در شهر راضی باشد. برخی ازنانوایان  براین عقیده اند که چون حقوق ماهانه آنان کمتر از حق واقعی شان است ،دیگر حوصله و دقت لازم را به خرج نمی دهند تا نان خوبی به دست مشتری دهند. مردم نیز معتقدند که نانوایان به علت درآمد کم و اندک نانوایی حوصله پختن نان مطلوب و کاملأ مورد رضایت مشتری را نداشته و فقط با پختن نان به ظاهر مطلوب مشتری را راضی کرده و او را بی نان نمی گذارند .عده ای هم برای تأمین حقوق کارگران خود اقدام به فروش آرد به افراد غیر بصورت غیرقانونی می پردازند. ما نیز امیدواریم که این مشکلات روزی حل شود  که این مهم علاوه برهمکاری مردم در وهله اول ونیز اعمال مدیریتی جدی وکارآمد که بدون در نظر گرفتن رابطه ها بتواند این معضل بزرگ منطقه را مرتفع سازدرا طالب است .آنچه که دیدگاه عمومی مردم را تحت الشعاع قرار داده آنست که با تأسف از یک دهه قبل تابحال آنطور که شایسته است با متخلفین برخورد نگردیده وسیاستهای غلط مسئولین محلی در گسترش نانوائیها بر کیفیت پخت وعدم نظارت آن افزوده که انتظار بحق مردم است که این مشکل به صورت عملی نه شعاری حل گرددو شاهد پخت به موقع نان در سطح شهر با کیفیت مطلوب و رضایت مشتریان باشیم تا همگی از این نعمت خدادادی بهره کافی را ببریم.

تاریخچه انتخابات نطنز،قمصر وبادرود

(مطالب ذیل برگرفته از شماره 20 ماهنامه بادافشان بادرود است)

سال 1345 در دوره بیست ودوم مجلس ملی ایران دکتر حسنعلی محققی بادرودی با کسب بیشترین آراء وارد مجلس شد،فعالیت در خشان این پزشک جوان بادرودی درآن سال  باعث گردید که در 4 سال بعد یعنی درسال 1349 مجددأ نامبرده با باالاترین آراء کرسی نمایندگی حوزه نطنز ،قمصر وبادرود را از آن خود سازد ،ودر دوره بیست وچهارم مجلس ملی ایران بازهم کسی بجزء دکتر محققی نتوانست کرسی مجلس را به دست آورد . همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در سال 1358 و با برگزاری اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در رقابتی سخت بین احمد کاشانی (کاندیدای منتخب بادرودیها) ومشکینی ،این سید احمد کاشانی بود که حائز اکثریت آراء گردیدواین نگرش خدمتگذاری باعث شد تا فرزند برومند آیه الله کاشانی دردوره دوم مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان نماینده برگزیده گردد . که پس از دو سال از آغاز بکار مجلس دوم بنا به عللی احمد کاشانی از مجلس بیرون آمد . در دوره سوم مجلس شورای اسلامی حضور عبدالصمد موثقی باعث گردید تا در سال 1367 سایه اتحاد ویکدلی بر بادرودیها حکمفرما گردد ووی گرچه آراء لازمه برای ورود به مجلس را کسب ننمود ولی جرقه ایجاد اتحاد بین مردم بادرود وجسارت حضور توانمند بادرودیها را به منصه ظهور رسانیدوبدین سان رقابت در مرحله دوم بین علی عبدالکریمی نطنزی ومحسن موسوی فرد برزکی برگزار که در نهایت علی عبدالکریمی بعنوان نماینده ی دوره سوم مجلس شورای اسلامی از حوزه نطنز ،قمصر،نیاسر وبادرود راهی مجلس شد. در سال 1371 آغازانتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی بود . دراین سال رقابت،بین سید محمد علیزاده طباطبائی واصغر گرانمایه پور بود که در نهایت علیزاده طباطبائی با اختلاف بالائی،پیروز میدان گردید ولی توسط شورای نگهبان صحت انتخابات این حوزه ابطال گردید وانتخابات در میان دوره ای بین علیرضا صفائیان بادرودی ومسعود کریم پور نطنزی به پیروزی کریمپور انجامید واو نزدیک به دو سال کرسی مجلس نطنز وقمصر وبادرود ونیاسر را از آن خود نمود . انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی درحالی برگزار گردید که اهالی بادرود با انسجام بوجود آمده می توانستند یک کاندید محلی را وارد عرصه سازند وبدین گونه با حضور محمد رضا جوانی  بادرودی ومسعود کریم پورنطنزی در رقابتی فشرده در نهایت جوانی صاحب کرسی نمایندگی دوره پنجم مجلس شد گرچه مجددأ انتخابات نطنز ابطال گردیدوبه مدت دوسال حوزه انتخابیه بدون نماینده ماند . در میان دوره ای انتخابات پنجم مردم بادرود وزنه ای را بالاتر از دکتر علی باغبانیان نیافتند وبزرگان شهر با دعوت رسمی از وی واعلام حمایت یکپارچه خواهان حضورش در عرصه رقابت مجلس شدند وبدین گونه رقابت بین کریم پورنطنزی ودکتر باغبانیان بادرودی برغم وجود یک کاندید محلی دیگر ازبادرود به دوره دوم کشیده شد ودر نهایت انسجام یکپارچه مردم در دوم خرداد 1376 نقطه عطفی در تاریخ انتخابات این خطه گردید وحضور دکتر باغبانیان نوید سازندگی وآبادانی حوزه انتخابیه را به واقعیتی باور نکردنی مبدل ساخت .طعم اتحاد که بر دل مردم این خطه نشسته بود همراهی وهمیاری اهالی بخش قمصررا نیز به یارا طلبید ودر سال 1379 در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی بازهم دکتر باغبانیان بود که باآراء بالای خوداز رقیب همیشگی«کریم پور» پیشی جست و صاحب کرسی مجلس گردید .در سال 1383 در انتخابات دوره هفتم مجلس گرچه دو رقیب محلی نیز در این حوزه فعالیت گسترده ای  نمودند ولی در رقابت بین مسعود کریم پور ودکتر باغبانیان بازهم دکتر علی باغبانیان حائز اکثریت آراء گردید وبرای سومین بار پیاپی راهی مجلس گردید.ور بیست وچهارم اسفند 1386 در حالیکه مبارزه انتخاباتی در بین دو کاندید محلی در بادرود به اوج خود رسیده بود ومسعود کریمپور تشخیص را برآن دید تا کاندیدای حوزه تهران شود محمد ضابطی طرقی تنها با اختلاف 213 رأی توانست کرسی مجلس هشتم در حوزه انتخابیه نطنز وقمصر وبادرود را از دست بادرودیها گرفته وبه عنوان نماینده این حوزه انتخاب گردد .  

ایزد مقدس « بـاد » در تاریخ ایران باستان

دانش شهری گری را از کهن    ما برای دیگران بگذاشتیم

مآخذ: آثار الباقیه- هزاره های گمشده - برهان قاطع- نزهه القلوب دست نوشته های ذبیح الله صولتیان

یکی از ایزدان ایزدکده ایران باستان ایزدباد،همکار امشاسپند خرداداست.واژه باد در اوستا به صورت «واته«و در پهلوی «وات» ودر گویش بادرودی «واد»آمده است.

در اوستای متأخر باد با صفت پیروز آمده است. باد هیجدهمین آفرینش هرمزد است . بُُند هش برداشت ایرانیان از باد را گزارش کرده است : باد مرد روشن 15 ساله ای است که از زمین فراز آفریده شده و جامه سبز بر تن و موزه چوبین بر پا دارد وسخت دلپذیر و به آیین است و برای مردمان چون جان در بدن می ماند. باد زهری را که اهریمن با زمین و گیاه آمیخته بود ،با آب بِرفُُت و با این آب دریاها را فراهم آورد. پس دیوان برآشفتند و باد را آلودند وسست  تکه تکه کردند. هر چیزی را نظم زمانه از باد است . از باد است که آب در هوا معلق نمی ماند و فرو می بارد. آب را باد به دریا غلتانده است.

دیوان از این همه توانایی باد در خشم می شوند و او را می فریبند،تا به این اندیشه بیفتد که کسی از او نیرومندتر نیست . آنگاه باد چنان می وزد که همه دار و درخت سرراهش را به هوا بلند می کند و تاریکی همه جا را فرا می گیرد. سرانجام گرشاسب بر او چیره می شود و او را ناگزیر می کند که پیمان بندد تا به زیرزمین برود و نگهداری زمین و آسمان را که هرمزد به او سپرده است بر عهده گیرد.

دیگر نقش حیات بخشی ایزد باد این که هرمزد به روز رستاخیز برای زنده نگه داشتن دیگر باره مردگان،استخوان را از زمین ،خون را از آب ،موی را از گیاه و جان را از باد می خواهد.

ایزد وایو(هوا)مانندهایی با ایزدباد دارد و به گمان این دو ایزد در اصل یکی بوده اند. همچنان که وایو، هم ایزد نگهبان هوای پاک است و هم دیو مظهر ناپاکی و زیان،از باد نیز به صورت دیو یاد شده است :

زمانی که زاده شدن زرتشت فرا می رسد،اهریمن دیو تب ،دیو درد و دیو باد ،هر یک را با 150 دیو،برای کشتن زرتشت می فرستد و مادر از تب و درد و باد (نفخ) به رنج می افتد. به عبارت دیگر این دو ایزد مظهر زندگی و مرگ اند،هم مهربان اند هم زیانبار .

اصطلاح های «غمباد«،«باد مفاصل»،«باد نقرص»و «باد سرخ»که در حقیقت هیچ ارتباطی با باد ندارند،می توانند ناشی از باور به زیانکاری دیو باد باشند.

در گاه شماری ایران باستان که هر روز ماه برای خود نامی دارد،روز بیست و دوم هر ماه «بادروز»نامیده می شود و نگهبانی از این روز با ایزدباد است. این روز را جشنی است به همین نام که از چگونگی آن اطلاع در دست نیست،الا گزارش بیرونی که می نویسد،در این بخش در قم و پیرامون آن لهو و لعب می کنند و آیین این جشن مانند آیین های دیگر عیدها است،همچنان که در اصفهان به هنگام نوروز بازار بر پا می کنند و آن را کژین می خوانند. فرق کژین و جشن بادروز در این است که کژین هفت روز است و این یکی یک روز. در برهان ایزد باد فرشته ای است موکل بر ترویج و نکاح. همچنانکه هر ایزد را گل و گیاهی ویژه است. با تحقیق وتفحص در برگه های تاریخ باستان باد به همراه آب ، خاک ، آتش یکی از آخشیجان چهارگانه را تشکیل می دهد . این عنصر مقدس مورد تقدس ایرانیان پیش از اسلام بوده است با نگاه به گاهشمار ایرانی که روز 22 هرماه شمسی «بادروز» نامیده ودر ازمنه قدیم گاهأ حرف «د»را«ذ» تلفظ می کردند وحتی در کتب نزهه القلوب از «باد»به نام«باذ»یاد شده است پس یکی دیگراز دلایل محکم ومستند تاریخی که «بادروز»همان «بادرود »فعلی باشد ویکی از شهرهای کهن ومتمدن ایران باستان را با استناد به تاریخ به ثبت رسانیده است گرچه عده ای به غلط نام قدیم بادرود را «بام»«بهدین»«بادافشان»ویا «باد ناشی از وزش طوفان» نامیده اند. با تحقیق به عمل آمده در محوطه سیاه بوم اریسمان که شهر 7000 ساله صنعتی را به تاریخ پیوند زده یادآور این شعر زیبا می شویم که:

دانش شهری گری را از کهن      ما برای دیگران بگذاشتیم

بیست ماه پس از مصوبات شورای اداری استان در شهرستان چه گذشته؟

درست در شب یلدای دوسال پیش جلسه شورای اداری استان در شهرستان نطنز تحت عنوان چهاردهمین سفر شهرستانی استانداربرگزار گردید  واکنون که یک سال و8ماه از سفر استاندار به شهرستان می گذرد بد نیست تحلیلی بر تحقق خواسته های مسئولین ومردم از استاندارداشته وببینیم چند در صد از مصوبات این شورا تحقق یافته است .

در جلسه شورای اداری دی ماه 1385 استانداری در نطنز این مسائل مصوب گردید : آغاز آبرسانی وترمیم شبکه های آب شرب روستاهای شهرستان با اعتبار 600 میلیون تومانی ( بخشی از پروژه انجام رسیده ولی عمده اعتبارات تا این لحظه تخصیص نیافته است )- آغاز انتقال آب زاینده رود به نطنز وبادرود حداکثر تا 4 سال آینده( همین حرفهای چهار سال پیش مطرح است که در دست مطالعه وبررسی است )-روشنائی بلوار خالدآباد وبلوار امامزاده آقاعلی عباس(ع) بادرود ( سوسوی چراغهای قدیمی وبصورت بسیار پراکنده در برخی معابر ودر نتیجه عدم روشنائی مسیرهای مصوب شده )-احداث شهرک 17 هکتاری در نطنز (در دست اقدام است ) تکمیل روشنائی ورودی اتوبان به شهر نطنز ( این پروژه به بهره برداری رسید )-تکمیل پروژه های نیمه تمام کانون پرورش فکری وبخشداری بادرود (  این دوپروژه به بهره برداری رسیده اند)- احداث شهرک مسکونی 750 واحدی در بادرود و230 واحدی در خالدآباد(بخشی از مشکل زمین واحد مسکونی در بادرود هنوز حل نشده است واختلافات اداری تا این لحظه باعث عدم رفع مشکل جانمائی زمین شهرک بادرود گردیده ودر خالدآباد هم هنوز اقدامی انجام نگرفته است )- اختصاص دودستگاه آمبولانس به شبکه بهداشت ودرمان شهرستان (ظاهرأ از پارسال تا حالا آمبولانس جدیدی به شهرستان نیامده است)- حفر چاه آب شهرک صنعتی بادرود واوره ( گرچه کلنگ شهرک صنعتی بادرود در آن روز توسط استانداربه زمین زده شد ولی اقدامات مهم واساسی توسط شرکت شهرکها انجام گرفته منجمله نصب تنها یک تابلووظاهرأ انعقاد قراردارد اجرای زیرساخت شهرک )- اتصال شهرهای شهرستان به شبکه خبر( هنوز از شبکه خبر در این شهرستان خبری نیست)-تکمیل استخر شنای بادرودتاتابستان سال آینده( این یکی گرچه از 7 سال پیش شروع گردیده ولی چندی است که از ادامه ساخت عملیات استخر خبری نیست )حال این سال آینده کی باشد، بماند)ومابقی مصوبات ....

وزیر کشور در بادرود

کردان وزیر کشور دولت نهم درروز جمعه اول شهریوردر سفر غیر رسمی به زیارت بارگاه مطهر حضرت آقاعلی عباس(ع) درشهربادرودآمد . در این سفر که مسئولین محلی وی را بدرقه می کردند .وی پس از زیارت در دفتر آستانه به صحبتهای مسئولین در خصوص مشکلات منطقه گوش داد . دهشیری امام جمعه بادرود بر تقویت صنعت واحداث کارخانجات در این بخش تأکید نمود واظهار داشت که با وجود تأسیس شهرک صنعتی خواهان جذب سرمایه گزاران در این شهرک برای رفع بیکاری در منطقه هستیم .نماینده نطنز وبادرود هم با برشمردن مزیتها وپتانسیلهای کشاورزی منطقه خواهان توجه جدی ومحرومیت زدائی در این بخش شد . سرپرست فرمانداری نطنز هم خواهان حضور وزیر کشور به مرکز شهرنطنز شد .کردان وزیر کشور هم خود را خادم مردم خواند وگفت گرچه من بارها به زیارت آقاعلی عباس آمده ام ولی اکنون با توجه به مسئولیتم وظیفه ی خطیر خدمت رسانی را برعهده دارم وتلاشم را برای حل مشکلاتی که درحوزه کاری من هست وآنچه که شما مسئولین محلی درخصوص منطقه بیان داشتید رابکار خواهم گرفت .

درحاشیه این سفر خاکیان رئیس وصولتیان نائب رئیس شورای اسلامی شهر بادرود با اشاره به اینکه بادرود بعنوان استثنائی ترین شهر ایران که جمعیتش نزدیک به دو برابر مرکز شهرستانش می باشد خواهان تأسیس فرمانداری بادرود از وزیر کشور شدند .وزیر هم قول بررسی موضوع رابه اعضای شورای شهر بادرودداد.

جلسه دکتر ضابطی طرقی بی نتیجه ماند.

درپی دعوت دفتر ارتباطات مردمی نماینده مردم بادرود ونطنز در مجلس شورای اسلامی درروز جمعه اول شهریور از جمعی از سیاسیون شهر بادرود برای تصمیم گیری آینده منطقه پس از صحبت برخی از حاضرین، جلسه با درگیری لفظی دوتن از مدعوین وبدون نتیجه خاتمه یافت .در این جلسه که بنا به تصمیم نماینده مقرر گردیده بود تعداد 12 نفر از معتمدین دو گروه سیاسی در بادرود برای اتخاذ تصمیم فعالیتهای عمرانی واقتصادی منطقه انتخاب گردند پس از صحبت یکی از حاضرین که اظهار داشته بود این شهر شورا،امام جمعه ، بخشدار وشهردار دارد وعملأ تصمیم این 12 نفر جنبه قانونی ورسمی ندارد به تنش کشیده شد . یادآوری میگردد مقرر گردیده بود این جلسه در مکان مهد قران کریم بادرود تشکیل شود که به علت مخالفت برخی از اعضای هیئت مؤسس این مهد در برگزاری جلسه دردفتر آن مؤسسه ،جلسه به مسجد گلستان انتقال یافت .درجلسه مذکورکه هیچ یک از مسئولین شهر حضور نداشتند  54 نفر شرکت داشتند.  

وزیر محترم : برای جبران خسارت یخ زدگی انار چه کرده اید؟

1700 هکتار از باغستانهای بادرود را انارستانهای این شهر تشکیل می داد . بنا به آمار رسمی بالغ بر 30 هزار تن انار سالانه از باغات این دیار برداشت می گردید. بادرود دارای یک میلیون درخت انار بود که بطور متوسط هر درخت انار 80 دانه انار را در سال به بار می آورد در نتیجه بادرود می توانست به هر ایرانی یک عدد انار بدهد .اگر متوسط هر کیلو انار بادرود را 500 تومان محاسبه کنیم در سال 15 میلیارد تومان حاصل فروش انار بادرود به بازارهای داخلی وخارجی بود که با احتساب جمعیت 30 هزار نفری این بخش بطور میانگین هر فرد ساکن در بخش بادرود سالی 500 هزار تومان از فروش انار عایدش می گردید . در این راستا بالغ بر 6000 نفر بطور مستقیم وغیر مستقیم در کنار انار به ایجاد شغل دست یافته بودند وبعضأ خانوارهائی هستند که تمام امورات زندگی اشان به تنها باغ انارشان وابسته هست ودگر هیچ،وبا در نظر گرفتن تورم سالیانه ونظر به اینکه تا 5 سال دیگر این سرزمین بدون انار خواهد بود به این نتیجه می رسیم که میلیاردها تومان زیان به بخش اقتصادی این منطقه وارد گردیده است که بر همه مسئولین کشاورزی ومسئولین مرتبط است که باتلاش خویش از محل اعتبارات یخ زدگی وخشکسالی وبا کمکهای بلاعوض در بخش کشاورزی همت خویش را برای کمک به این قشر زحمتکش جامعه معطوف سازند واکنون 7 ماه از این حادثه ی شوم می گذرد وتا این لحظه کوچکترین قدامی برای جبران خسارت ناشی از یخ زدگی انار بادرود در استان اصفهان از سوی مسئولین محترم انجام نگرفته است ونگاه خسته ی کشاورزان به دست یاری مسئولین است .

سرآسیاب ، قلب تپنده بادرود

موقعیت جغرافیایی:

روستای سرآسیاب باارتفاع 1100 متر از سطح دریا در جنوب غربی  شهر بادرود از توابع بخش امامزاده آقاعلی عباس(ع)واقع گردیده است . این روستا با 200 تن سکنه به عنوان مرتفع ترین روستای بخش امامزاده آقاعلی عباس بادرود محسوب می گردد . مردم روستا همگی مسلمان وپیرو مذهب شیعه می باشندوبه مراسم مذهبی احترام وقداست خاصی قائلند . بالغ بر 80% سکنه روستا از نعمت خواندن ونوشتن برخوردارند . سرآسیاب از شمال به جاده ترانزیت تهران جنوب ،از غرب به اتوبان کاشان اصفهان ،از شرق به ورودی بادرود ومزارع اریسمان واز شمال به شهر بادرود متصل گردیده است .وجود آب هوائی متناوب با مابقی روستاهای بخش بادرود موجب گردیده بعنوان یک روستای تقریبأ ییلاقی این بخش کویری محسوب گردد .

وجه تسمیه سرآسیاب:

علت نامگذاری سرآسیاب را وجود آسیاب های متعد دآبی که در مسیر گذر دائمی رودخانه آب هنجن به بادرود وقنات قدیمی گراوستان قراردارد را بنام سرآسیاب می شناسند . این آسیابها که از قدمتی از زمان صفویه تا قاجار برخوردارند باعث رونق تردد وتجارت در سده گذشته در این روستا گردیده است . محوطه باستانی سوچن مربوط به هزاره چهارم وسوم پیش از میلاد در جوار این روستا حاکی از توجه انسانهای پیش از تاریخ به این سرزمین بوده است . به نحوی که با تحقیقات اولیه برروی سفالهای خاکستری مکشوفه در این محوطه، باستانشناسان بدین نتیجه رسیده اند که یکی از مراکز مهم پخت وتهیه سفال در این سرزمین در 5 هزار سال قبل رخ داده است . همجواری این روستا با محوطه باستانی سیاه بوم اریسمان نیز دلائلی متقن وگویا از دیرینگی وتمدن تاریخی سرآسیاب است.

اقتصاد سرآسیاب:

وجود رودخانه دائمی وچاههای عمیق باعث رونق بخصوص وویژه ای در امر کشاورزی فعلی روستا داشته به نحوی که هم اکنون مروغبترین انار منطقه وانجیر از خاک حاصلخیز سرآسیاب بعمل می آید .گرچه وجود تپه های گچی در اطراف روستا زمینه توسعه کشاورزی را در این منطقه آنطور که آب وهوای مطلوب آن اجازه می دهد را فراهم نیاورده ولی کشت انواع سیاه درخت موسوم به در ختان گوجه سبز،زردآلو ،هلو ،انواع سیب وانواع توت باعث تنوع در برداشت انواع محصولات در این خطه گردیده است . کشت صیفی جات نیز در خاک زر خیز این منطقه از رونق بالائی برخوردا است . سطح وسیعی از دشت سرآسیاب را گندمزارها وکشت جو واندکی برنج در برگرفته است .در کنار کشاورزی از سال 1372 به همت جهاد کشاورزی بخشی از زمینهای

سرآسیاب به ناحیه صنعتی اختصاص یافته است که اکنون واحدهای فعالی چون کارخانجات شیر

پاستوریزه،تهیه دفتر وکاغذ،لوله های پلاستیکی،موزائیک سازی،فرش شوئی،تولید گاز اکسیژن وچند کارگاه تهیه تیرچه بلوک وسنگبری مشغول به فعالیت هستند وتعدای دیگر از شهروندان در حال سرمایه گزاری در امر احداث کارخانجات متعدد اشتغال دارند که وجود این کارخانجات وبسط وگسترش کشاورزی تا حدودی از مشکلات بیکاری در روستا کاسته است .پرورش دام در سطح محدود در این روستا وجود دارد به نحوی که مراتع اطراف این روستا بعنوان قشلاق دامداران کوچ رو اهالی مورد استفاده قرار می گیرد . جنس خاک منطقه از نوع لومی وماسه ای است که از پوشش گیاهی نسبتأ فقیری برخورداراست.

چشم انداز آینده:

-      وجود سرآسیاب بر سر جاده گردشگری ابیانه آقاعلی عباس(ع) ونهر دائمی آب وتنوع گیاهی آن می تواند بعنوان یک روستای هدفمند گردشگری شهرستان تلقی وراجذب سرمایه گزاری گردشگری را در این روستا به سهولت فراهم نمود.

-         با برنامه ریزی دقیق واصولی وگسترش گلخانه ها واجرای طرحهای ابیاری قطره ای وبارانی می توان این روستا را به روستاهای نمونه در کشاورزی مبدل ساخت.

-      گرچه روستا از نعمت گاز شهری، آّب ،برق وواگذاری تلفن به روز برخورداراست ولی با اجرای طرح جامع وهادی می تواند از مهاجرت جوانان به شهر های اطراف جلوگیری وحتی با ابتکار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با ساخت واحدهای مسکونی با استفاده ازتسهیلات راه جذب جوانان از شهرها وروستاهای اطراف را به روستا فراهم ساخت.

اسامی نمایندگان نطنز وبادرود در ادوار مختلف مجلس

اسامی برخی از نمایندگان نطنز وبادرود وقمصردر مجلس شورای ملی و اسلامی ؛آقایان:
دوره 1(اول)نطنز=صدر نطنزی
.
.
.
دوره 15=کاشان ونطنز=نراقی -اخوان
دوره16=کاشان ونطنز=الهیار صالح-کاظم صالح شیبانی
دوره17=کاشان ونطنز=صدقی - شیبانی
دوره18=کاشان ونطنز=صدقی-شیبانی
دوره19=کاشان ونطنز=صالح شیبانی-مهدی شیبانی
دوره20=کاشان ونطنز=صالح شیبانی-مهدی شیبانی
دوره21=کاشان=رضوانی-نطنز=حسن ضابطی طرقی
دوره22=نطنز=حسنعلی محققی بادرودی
23-نطنز=حسنعلی محققی بادرودی
24-نطنز=حسنعلی محققی بادرودی
مجلس شورای اسلامی؛آقایان:
دوره 1(اول)=سیداحمدمصطفوی کاشانی
دوره2=سید احمد مصطفوی کاشانی
دوره3=علی عبدالکریمی نطنزی
دوره4=مسعودکریم پور نطنزی(میاندوره ای چهارم)
دوره5=علی باغبانیان بادرودی(میاندوره ای پنجم)
دوره6=علی باغبانیان بادرودی
دوره7= علی باغبانیان بادرودی
دوره8=محمد ضابطی طرقی

تجلیل از هنرمند بادرودی

مراسم تجلیل از مرحوم حمید عاملی بادرودی در سال گذشته 
عاملی یکی از بزرگانی است که در زمینه ادبیات شفاهی فعالیت‌های چشم‌گیری داشته است.اگر قبول داشته باشیم که رسانه متعلق به عموم مردم است پس هنرمندان سرمایه‌ای ملی هستند و من از آقای عاملی سپاسگزارم.
بزرگداشت حمید عاملی پیر قصه‌گوی ایران، امروز ـ 10 دی‌ماه ـ در استودیو 8 رادیو تهران برگزار شد.

به گزارش ایسنا، این مراسم با حضور محمدحسین صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسن خجسته معاون صدا، حمیدرضا خزایی قائم مقام صدا، سکینه احمدی مدیر رادیو تهران و جمعی از پیشکسوتان رادیو چون امیر میریان، ایرج برخوردار، ژاله علو، مریم نشیبی، عباس تهرانی، محمد سارنگ، شرفی، مهدی صدیفی، منوچهر آذری و غزل تاج‌بخش،‌ امیر نوری و کاوه گلستانه برگزار شد.

در این مراسم حمید عاملی را درحالی‌که روی صندلی نشسته بود به استودیو 8 آوردند. او با دیدن این استودیو که یادآور دوران فعالیتش بود به وجد آمد و بلافاصله پس از حضور در آن شروع به صحبت کرد و گفت: من از خردادماه تاکنون،هفت بار در بیمارستان بستری شده‌ام بعد از این مراسم هم به بیمارستان می‌روم تا خوب شوم و دوباره برگردم و دیدن شما مرا بسیار خوشحال کرده است.

وی افزود: من پنجاه سال از زندگی خود را در رادیو گذراندم. از سال 1330 تا 1340 از شنبه تا پنجشنبه من در استودیو ارگ بودم.

این پیشکسوت صدا در ادامه گفت: در زمان ورود از مرحوم نصرت‌الله محتشم خواهش کردم که کارکردن در رادیو را یاد بگیرم. فعالیت‌کردن زیرنظر هوشنگ سارنگ و محتشم به مراتب بهتر از این بود که دو خط داستان شب بخوانم.

به گزارش ایسنا، پس از پایان صحبت‌های عاملی که با اشک‌های مریم نشیبی همراه بود، ژاله علو- پیشکسوت رادیو و دوبله- اجرای برنامه بزرگداشت روای قصه‌های هزار و یک شب را برعهده گرفت و بخش‌هایی از برنامه‌هایی که عاملی در آن‌ها قصه‌گویی کرده بود مثل «یک شب از هزار و یک شب» پخش شد.

سپس صدای پیر قصه گویی ایران که مشخص بود به تازگی ضبط شده است در استودیو 8 طنین‌انداز شد و گفت: الآن نمی‌توانم قصه‌ بگویم، چون جان حرف‌زدن ندارم. من با رادیو بزرگ شده‌ام و به آن عشق ورزیده‌ام. همه‌چیز من رادیو است. امیداورم که بتوانم دوباره پایم را در میدان ارگ و محوطه رادیو بگذارم.

در ادامه این مراسم سکینه احمدی ـ مدیر رادیو تهران ـ اظهار کرد: عاملی یکی از بزرگانی است که در زمینه ادبیات شفاهی فعالیت‌های چشم‌گیری داشته است.اگر قبول داشته باشیم که رسانه متعلق به عموم مردم است پس هنرمندان سرمایه‌ای ملی هستند و من از آقای عاملی سپاسگزارم.

پس از صحبت‌های احمدی بخش‌های دیگری از صحبت‌های پیر قصه‌گویی ایران پخش شد که می‌گفت: گویندگی را از سال 1337 با برنامه «کارگران»آغاز کردم قبلاً با گروه کودک کار می‌کردم و پیش‌تر از آن ،در دبیرستان قصه می‌گفتم. پس من با میکروفن بزرگ شده‌ام.در هفت‌سالگی هم روی صحنه تئاتر فردوسی با نمایشنامه «پرده آبی» رفتم.

عباس تهرانی، تهیه‌کننده پیشکسوت یکی دیگر از حاضران در این مراسم بود که پشت میکروفن قرار گرفت و از خاطرات خود با عاملی گفت: از حمید هرچه بگویم کم گفته ام. او بسیار با گذشت، موقع‌شناس و صمیمی است در برنامه‌های مختلفی با هم همکاری کردیم مثل «نغمه‌های خاموشی» و «زیر آسمان کبود». یکی از برنامه‌هایی که حمید نقش اصلی آن را می‌گفت «جانی دالر» بود که او در نقش «سرگروهبان والش» صحبت می‌کرد.

به گزارش ایسنا، در ادامه مراسم بزرگداشت عاملی، صدرالدین شجره- گوینده و کارگردان نمایش‌های رادیو- اظهار کرد: زمانی‌که به رادیو آمدم 14 ساله بود اما سعی می‌کردم سن خود را بیشتر نشان دهم و کارهایی برای رسیدن به این مقصودم انجام می‌دادم. حمید از جمله مشوقان من بود. او روزی مرا به کناری کشید و گفت می‌دانم که سن زیادی نداری پس همان‌گونه که هستی رفتار کن.

وی افزود: حمید بسیار آدم مهربان، نازنین و مودبی است که همیشه برای بودن دیگران جایی در قلب خود داشت ضمن این‌که دوست داشت دیگران هم با او همین‌گونه رفتار کنند.

غزل تاج‌بخش یکی دیگر از همکاران عاملی بود که پشت میکروفن قرار گرفت و درباره پدر قصه‌گویی ایران گفت: مهرماه سال 1360 در بحران جنگ تحمیلی و موشک‌باران و در شرایطی که پسرم در جبهه بود، برای رفع دلتنگی تصمیم گرفتیم زمانی‌که دور هم جمع شویم شعرخوانی کنیم. پس از مدتی انجمن ادبی غزل را با همکاری آقای سید ضیاء‌الدین سجادی راه‌اندازی کردیم که آقای عاملی نیز نقش بسزایی در تاسیس آن داشت. این جلسات از سال 1360 تاکنون هرماه یک‌بار برگزار می‌شود و یاد و خاطره حمید عاملی همیشه در آن بوده است.

وی با بیت ای «روزگار مشت خود خسته می‌کنی/ کوه از خراش ناخن تو خم نمی‌شود»، صحبت‌های خود را پایان داد.

در ادامه مریم نشیبی، گوینده پیشکسوت رادیو و دوبله درحالی که بغض خود را فرو می‌خورد صحبت‌های خود را آغاز و اظهار کرد: ای کاش قبل از این‌که مشکلی برایمان به وجود آید همدیگر را بنوازیم، چراکه خدا نیز با این کار به ما توجه بیشتری می‌کند.


وی با اشاره به جشنواره ی قصه گویی شیراز گفت: حضور من در این جشنواره جسارت بود که با توجه به نبود امکان حضور آقای عاملی صورت گرفت.

این گوینده با اشاره به این‌که من نیز همانند عاملی آرزوی قصه‌گویی در رادیو را دارم با علاقه و حسرت زیادی اظهار کرد: اکنون به لطف الهی از طریق اینترنت گویا برنامه «شب‌بخیر کوچولو» پخش می‌شود و همین مساله خوشحال‌کننده است.

در ادامه این مراسم یکی از شنوندگان رادیو تهران گفت: روزی که با آقای عاملی در آسایشگاه معلولان و سالمندان کهریزک بودیم او از همان غذایی که به دهن معلولان می‌گذاشت خود می‌خورد و به من نیز می‌داد و می‌گفت ما چندان تفاوتی با یکدیگر نداریم و باید همیشه به فکر یکدیگر باشیم.

وی افزود: قصه‌های روزهای جمعه را هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم از این قصه‌ها نکات زیادی یاد گرفتم.

در بخش دیگری از مراسم تجلیل از حمید عاملی، دکتر حسن خجسته اظهار کرد: این‌گونه مجالس رنگی از عرش خدا دارد؛ نگاه‌ها، حرف‌ها، حس صداها حال و هوای دیگری به این جلسه داده است.

وی با اشاره به تحقیقی که درباره «قصه‌های ظهر جمعه» شده است گفت: پایان‌نامه‌ای در این زمینه به نگارش درآمده که عناصر جذابیت این برنامه را بررسی کرده است و در آن آقای عاملی حداکثر نمره را به دست آورده است.

معاون صدا در ادامه تأکید کرد: افرادی مانند آقای عاملی مدال زرینی به سینه ستبر رادیو هستند، عاملی چه باشد و چه نباشد رادیویی محسوب می‌شود و هرچه برازنده عاملی است برازنده رادیو نیز هست و برعکس.

وی افزود: سازمان‌های رسانه‌ای به ویژه رادیو احتیاج مبرمی به دانسته‌ها و تجربیات (سینه) عاملی دارند که گاهی بیان‌کردنی نیست، اما صداوسیما باید تمام تلاش خود را برای بهره‌گیری از این تجربیات به عمل آورد.

خجسته در ادامه گفت: عاملی برکت است؛ این‌گونه پیشکسوتان باید بر سر ما منت بگذارند و نباید حس کنند که بار گرانی هستند. این افراد در جایگاهی هستند که سازمان صداوسیما سخت به آن‌ها نیازمند است.

وی اضافه کرد: اگر اطلاعات و تجربیات افرادی مانند عاملی سینه‌ به سینه منتقل شود هر فرد می‌تواند از آن استفاده کند و علاوه بر آن به گونه‌ای عمل کنند که دیگران هم بتوانند از آن بهره ببرند.بنابراین ما به عنوان نسل‌های بعدی مکلف به حفظ این سرمایه‌ها هستیم.

معاون صدا با اشاره به ویژگی‌های اخلاقی عاملی گفت: از سال 70 که به رادیو آمدم تاکنون هیچ‌کس از آقای عاملی گله‌ای نداشته است او هم از لحاظ حرفه‌یی و هم از نظر اخلاقی فردی برجسته بوده است البته من پنج سال هم مستقیماً در حضور ایشان بودم .

با پایان صحبت‌های خجسته عاملی با بیان این‌که تلاش می‌کنم که خوب شوم و برگردم اظهار کرد: سرطان شد مچاله در مشتم / به امید و اراده آن را کشتم

وی افزود: من با 202 اثر ثبت‌شده در خانه کتاب یکی از پیشکسوتان اهل قلم هستم. در رادیو هم جزو گویندگان پیشکسوت بودم و سعی می‌کنم زنده بمانم و بار دیگر در پیشگاه ملت شریف و نجیب ایران حاضر شوم.

در ادامه این مراسم حسین صفار هرندی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ گفت: ما همه مدیون آقای عاملی هستیم من هم به اعتبار مسوولیت خود و هم از منظر شخصی مدیون ایشان هستم.

وی افزود: آقای عاملی با عنوان یک تولیدکننده فرهنگی عمومی به ویژه برای آینده‌سازان ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. او آثار قلمی و کلامی بی‌شماری را پدید آورده است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: از دیدگاه شخصی نیز مدیون او هستم، یادم نمی‌رود که او چگونه با برنامه‌های خود جای خالی ما را برای خانواده‌هایمان پر می‌کرد و چه زیبا فرزندان ما را به راه خدا، خوبی و شناخت دوست و دشمن از یکدیگر راهنمایی می‌کرد.

در پایان این مراسم از طرف معاون صدا، مدیر صدای ارگ و مدیر رادیو ایران هدایایی به پیر قصه‌گوی ایران تقدیم شد.