بین محمد ومحمود چه گذشت؟؟

محمد: سلام دکتر خوبی؟

دکترمحمود: سلام علیکم محمدآقا ؟ حال شما چطوره؟

محمد:خوبم ممنون.

دکتر محمود: چه خبر منطقه بادرود؟ حال اهالی چطوره؟

محمد: همه خوبن ، سلام می رسونن، شما که طی این 7 سال واندی همه جای ایران رو سر زدید ،ای کاش به منطقه ماهم سر میزدید. جشنواره انار،مراسم نینوا ومعارفه فرمانداران وبخشداران شهرستان و... که تشریف نیاوردید لااقل چهل هشتم رو به قصد زیارت تشریف میاوردید .جاتون خالی بود.

دکتر محمود: فرصت بسیاره انشاء الله حتمأ خدمت میرسیم.راستی چه خبر از حریم بادرود، حاشیه های جشنواره انار، حاشیه های چهل هشتم،بخشدار ورئیس اداره آموزش وپروش و....

محمد: الحمدالله اوضاع منطقه خوب وآرومه ومردم هیچ ملالی ندارند جز دوری شما.

دکتر محمود: راستی محمد جان از شوراتون چه خبر؟ شنیدم خیلی ها آماده شدن اسم بنویسن.

یه تصمیم مهم برا بادرود دارم میخام اداره کل پست استان رو انتقال بدم به بادرود که این هجمه نامه که برخی از انگشت نماها وانگشت شمارها زحمت زیر آب زنی شهروندان رو عهده دارند راحت تر بتونن نامه ها ومراسلاتشون رو پست کنن.

اگرم مایلی یه اعتبار هنگفتی بزارم دور راههای خروجی باد رو استخر بزنن که زیرآب زنها راحت تر بتونن شنا کنن

-     گفتگو داشت به نتایج مهمی میرسید که یهو جناب لاریجانی از پشت تریبون اعلام کرد:

«توجه شما را به سخنان ریاست محترم جمهوری جلب میکنم»

محمد: پس ادامه صحبتهامون باشه بعد از سخنرانی جنابعالی

مهر ومیترا: لطفأ جدی نگیرید این مطلب درحد طنز درحدود نطنز بود وبس