اولین آنژیوگرافی عروق کرونر قلب از طریق شریان مچ دست (شریان رادیال) در بخش آنژیوگرافی مجتمع بیمارستانی شهید بهشتی کاشان انجام شد.
عضو هیئت علمی و متخصص قلب و عروق و فلوشیپ آنژیوپلاستی دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت: برای اولین بار در کاشان از روش آنژیوگرافی عروق کرونر قلب از طریق شریان مچ دست (شریان رادیال) استفاده شده و امید است که تعداد بیشتری از بیماران به این روش، آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی شوند.
دکتر حسن رجبی مقدم بادی با اشاره به استفاده از این روش در خارج از کشور اظهار داشت: این روش در ایران نیز در مراکز مجهز انجام می شود.
وی ضمن اشاره به معمول بودن استفاده از روش شریان کشاله ران (فمورال) در اعمال آنژیوگرافی گفت: انجام عمل آنژیوگرافی از طریق شریان مچ دست بر خلاف روش شریان کشاله ران نیاز به تجهیزات و کسب مهارت از طریق گذراندن دوره آموزشی دارد.
وی افزود: متخصصان فلوشیپ آنژیوپلاستی با گذرندان دوره ی آموزشی قادر به انجام این روش هستند.
وی با بیان اینکه این عمل بر روی مردی 75 ساله انجام شد، افزود: کاهش عوارض عروقی، کاهش ریسک، امکان ترخیص سریع تر بیمار، عدم نیاز به استراحت مطلق بیمار، انجام پانسمان معمولی بعد از عمل و عدم نیاز به استفاده از کیسه شن بر روی زخم را از مزایای این روش است.
وی با اشاره به کاهش زمان استراحت بیمار از 6 ساعت به 1 ساعت در این روش تصریح کرد: بیمار بعد از گذشت یک ساعت از انجام عمل قادر به پیاده روی در بخش است و بعد از گذشت حدود 4 ساعت از زمان آنژیوگرافی ترخیص می شود.
دکتر رجبی مقدم بادرودی هدف از انجام روش آنژیوگرافی عروق کرونر قلب از طریق شریان مچ دست را آشنایی پرسنل بخش آنژیوگرافی مجتمع بیمارستانی شهید بهشتی کاشان با این روش و جایگزین کردن آن به جای روش های قبلی ذکر کرد
چهل هشتم سالروز ورود پرافتخار حضرت آقاعلی عباس(ع) وشاهزاده محمد به بادرود گرامی باد
چهل وهشت روز بعد از شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در بادرود که مصادف با رحلت پیامبر اعظم(ص )وشهادت امام حسن مجتبی(ع) است به روز «چئل اشتم» معروف ومشهور است . در این روز خاص جمعیت از سراسر کشور بویژه شهرهای اطراف به پابوس زیارت حضرت آقاعلی عباس وشاهزاده محمد رهسپار می شوند تا بادرود یکی از روزهای خاص تاریخش را نظاره کند .گرچه مراسم گرامیداشت ارتحال پیامبر مکرم اسلام وشهادت امام حسن مجتبی در تمامی شهرهای کشور برگزار میگردد اما در بادرود این روز به صورت یک روز خاص در تقویم این سرزمین گنجانده شده است .بد نیست علت این واقعه تاریخی را با استناد به معتبرترین «زندگینامه حضرت آقاعلی عباس »که توسط «حضرت آیت الله امامت کاشانی» چاپ وانتشار یافته را بررسی کنیم.
حضرت امام رضا(ع) برادر تنی حضرت آقاعلی عباس وشاهزاده محمد در روز آخر ماه صفر سال 203 قمری به زهر مأمون جفا پیشه در طوس به شهادت رسید. خبر شهادت آن امام همام 17 روز بعد یعنی در روز چهارشنبه 17 ربیع الاول 203 قمری به حضرت آقاعلی عباس ویارانش در بادرود رسید .این بزرگواران که از راه اهواز به ایران وارد شده وپس از طی مسیر از نهاوند وساوه به قم وسپس کاشان آمده بودند مدت 17 شبانه روز هم میهمان عبدالجبار طبرسی حکمران کاشان بودند وسپس از طریق ابوزید آباد فعلی راه یزدلان را طی وبه بادرود رسیدند وخبر شهادت امام رضا را در 17 ربیع الاول در این خطه دریافت کردند .
۲۸ صفر در سال 1383
مردم وحکمفرمای بادرود که از عاشقان به اهل بیت بودند مدت 40 شبانه روز بطرز شایسته ای از آنان پذیرائی میکنند . بعد از برگزاری مراسم باشکوه اربعین امام رضا در بادرود در سال 203 قمری (1229 سال قبل) آنان قصد انتقام خون به ناحق ریخته برادر خویش امام رضا از راه کویر عازم طوس می شوند وسپس در روز 14 جمادی الاول 203 هجری قمری ، یعنی 74 روز پس از شهادت امام رضا ، حضرت آقاعلی عباس وشاهزاده محمد وجمعی از یارانشان که برخی از اهالی بادرود واطراف بوده اند با لشگریان مأمون که از طوس به این خطه آمده بودند درگیر وتمامی یاران آن امامزادگان که «حسن نراقی مورخ معاصر» در کتاب «آثار تاریخی کاشان ونطنز» تعداد آنان را 12 نفر ذکر کرده به شهادت می رسند وپس از درگیری شدید ابتداء شاهزاده محمد که برادر کوچکتر بوده وسپس آقاعلی عباس بطور مظلومانه ای به شهادت می رسند.
۲۸ صفر در سال 1387
اما به نقل ارقام ذکر شده حضرت آقا علی عباس وشاهزاده محمد بایستی درروز 28 صفر به بادرود وارد شده باشند که یکی از علل ازدحام بیش از حد زائران ومجاوران به این امامزاده در روز خاص بیست هشت صفر را بایستی تجدید عهد وپیمان مردم این منطقه با امامزادگان آقاعلی عباس ومحمد در روز 28 صفر ذکر کرد . که ارزنده است این روز به رسم پیشینیان منطقه هر ساله با کرامت وشور بیشتری برگزار گردد.
بارش اولین برف زمستانی در سالجاری در بادرود آغاز شد . بارش برف که از آغازین بامداد امروز آغاز شده هنوز هم ادامه دارد.بارش برف شدید سرتاسر شهر را کاملأسفید پوش کرده وتا لحظه درج این خبر(ساعت 9 صبح روز شنبه اول بهمن)بارش به شدت ادامه دارد. به امید روزی سفید وبرفی برای بادرود
دانشگاه آزاد اسلامی مرکز بادرود با اساتید و هیئت علمی مجرب در بهمن ماه سال 1390 در مقاطع کارشناسی ناپیوسته و کاردانی پیوسته و ناپیوسته دانشجوی بدون آزمون میپذیرد.
کاردانی پیوسته:
کاردانی ناپیوسته:
کارشناسی ناپیوسته:
تسهیلات:
تذکر: پذیرش دانشجو فقط ویژه دانشجویان پسر میباشد. متقاضیان باید متولد نیمه دوم سال 1372 دارای کارت پایان خدمت یا معافیت باشند.
متقاضیان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر با روابط عمومی دانشگاه به شماره 03624347001 تماس حاصل نمایند.
مهر بادرود:بااعتباری بالغ بر یک میلیارد ریال از محل اعتبارات استانی اداره کل راه آهن استان اصفهان مجموعه سالن انتظار،دفتر اداری وکنترل قطار ایستگاه راه آهن بادرود آماده بهره برداری شد . این ایستگاه که ساختمان پیشین آن مربوط به حدود 83 سال قبل بوده واز جایگاه مناسبی برای حضور مسافران برخوردار نبود، باپیگیری مسئولین شهر بالاخره این مجموعه آماده بهره برداری گردید . سالن یاد شده دارای 80 صندلی برای مسافران وحدود 160 متر زیربنا می باشد .ساخت مجموعه سرویسهای بهداشتی ونمازخانه ایستگاه هم جزء برنامه های آتی این اداره کل می باشد. روزانه بالغ بر 24 قطار از ایستگاه بادرود به مقصد تهران – اصفهان –یزد- کرمان وبندرعباس از این ایستگاه سه راه ریلی مهم کشور تردد می کنند.
تألیفگر: عباسعلی توتونچی (پیور علی أوسینخان)
تصویر گر:محمدعلی رجبی(پیور رحمت اوس رمضون)
سرقتگر:ذبیح اله صولتیان(پیور مئمد أسن آقا)
آن سرزمین برگرفته از آخشیجان چارگانه، آن مردمانش با دروغ و فریب بیگانه، آن که بود کویرش شهره خاص و عام، آن دارنده مردمانی شجاع و دلیر و بامرام، آن شهر سرشار از میوههای بهشتی، آن پرورشدهنده انار و محصولات نوبر مشتی، آن متبرک به یمن وجود دو امامزاده عظیم، آقاعلی عباس و شاهزاده محمد واجبالتعظیم، آن قرار گرفته در قلب سرزمین پارس، ایران، آن شهر مملو از جمعیت طبیبان، آن میزبان جشنواره ملی انار، آن که همیشه با تبعیض بوده در پیکار، آن زادگاه معزی و ملامخلص بادی، آنکه شهره بود به اتحاد در همه آبادی، آن همیشه دوست، با شهر همسایه نطنز، این نکته را جدی نبشهام، نطنز(نه طنز)، آن شهر شور و شعف و شادی و سرود، عشقالبلاد، سرزمین جاودان بادرود...
آوردهاند دارای مردمانی هشیار بود و شهره در تلاش و همت و پشتکار بود و از اختلاف و تنش بیزار بود و عاری از خلاف و خلافکار بود و دارای مشکل اشتغال و کار بود و سادگی و صلح و صفا در میان مردمانش برقرار بود و فاقد بیمارستان از برای بیمار بود و مهر و محبت در دل پیرو جوانش سرشار بود و مرکز یاقوت سرخ، انار بود و محصول دیگرش طالبی و خیار بود و سرگرمی زنانش، رفتن به مزار بود و آمار پزشکانش بیشمار بود و چهارمین شهر زیارتی ایران برایش شعار بود و میزبان دو امامزاده بزرگوار بود و به کمآبی و خشکسالی دچار بود و در انتخابات بیصب و سالار...
در ذبینامه آمده است بادرود، شهری بود به غایت باستانی و کهن و مورخان در وصفش کتابها نوشته اند و سخنها آوردهاند و تاریخچهاش به هفتهزار سال پیش میرسد و بلکه بیشتر... و ابنیه تاریخی و اثار باستانی در آن به وفور یافت میشد و میدان ساعتش از عجایب دوران بود و قلعهکرشاهیاش سرآمد ایران بود و آدمی از زیبایی حمام نوغه و منزل تاریخی رهگشایش حیران بود و اثبات مدنیتش در سایت باستانی اریسمان بود و الحق الطاف خداوندی در آن سرزمین بیکران...
در کتاب « باد، اولالبلاد» رضااللمک گودرزالدوله چنین نقل کرده: بادرود را قلعهای زیبا و باستانی بود، در انتهای سنه 1356 جمعی از بدخوان و کژاندیشان دغلباز روزگار به قصد تخریب آن قلعه تاریخی نقشهها کشیدند و شرارتها ریختند و حیلتها برگزیدند و چون فرصت مهیا دیدند از در خیرخواهی وارد شدند و چنین وانمود کردند که مکتبخانهای بس گشاد برایتان بنا خواهیم کرد تا در آن به تحصیل علم بپردازید و کاسه مغز را به غذای سواد انباشته سازید، لیک چون چنین بنایی زمینی میخواهد فراخ، جز زمینی که قلعه باد در آن برقرار است هیچ زمین دیگری در بلاد به کار نیاید و چون خلقالله از همهجا بیخبر سرانجام کار را نیکو میدیدند، با بیل و کلنگ و لودر به جان قلعه کهن افتادند و در چشم بههم زدنی از آن بنای شگرف هیچ بر زمین نماند حال آنکه در اطراف آن قلعه به اندازه چندین مدرسه و مکتبخانه زمین صاف و هموار و بیاستفاده موجود بود و به قول یکی از اکابر هزینه تخریب و هموارسازی قلعه از هزینه خرید چندجریب زمین در آن حوالی گرانتر و هزینهبرتر بود!!!
و از عجایب این سرزمین، برهه انتخابات بود، چنانچه در دوره پنج و شش و هفت مردمانش به وحدتی بینظیر دست همی یافتند و بسیار بناها ساختند و چون اسب سفید بر روی ابر رویاها تاختند و شهر به چنان مرتبتی دست همی یافت که حسودان پیشرفتش را بر نتافتند و از برایش توطئهها ریختند... چون دوره هشتم فرارسید و کیل و طبیب از هر جانبی مهیای خدمتگزاری شدند و چون اختلاف در بین خلق اوفتاد، مردی از دیار طرق گوی سبقت را ربود و بر کرسی نرم پارلمان تکیه همی داد و در آن چهارسال شهر هیچ رنگ توسعه و آبادانی ندید و چون دوره نهم فرارسید، خلق را از دفعات پیش عبرتی حاصل شده بود و جملگی بر اشتباه و خطای خویش معترف و همگان بر اجماع و اتحاد شهر متفق ...
منبع: وبلاگ کویر
دکترمحمودصفاری در سال 1344 در بادرود متولد شد. تحصیلات دوره ی ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در همان جا سپری نمود. در سال 1363 موفق به اخذ مدرک دیپلم از دبیرستان شهید دستغیب بادرود گردید و شاگرد ممتاز شهرستان شناخته شد . وی در دوران دانش آموزی به جبهه های جنگ شتافت و در کنار دیگر همرزمان شهیدش در دفاع از کشور و نظام جانانه ایستادگی کرد و و مدال افتخار اولین جانباز منطقه را کسب نمود . این اولین تجربه مسئولیت پذیری وی در قبال جامعه اش بود.
طی دوره ی چهار ساله در دانشگاه تهران با رتبه عالی در سال 1367 موفق به کسب لیسانس در رشته میکروبیولوژی شد و در سال 1370 بعنوان شاگرد اول ، مدرک کارشناسی ارشد خود را گرفت و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان شد. در سال 1380 دکترای تخصصی میکروبشناسی را با درجه ممتاز از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اخذ نمود و به مرتبه استادیاری ارتقا درجه پیدا کرد، این درخشش ادامه یافت تا اینکه در سال 1388 با کسب رتبه ی دانشیاری در ردیف بهترین اساتید دانشگاه قرار گرفت ، طی این سالیان دانشجویان تحت تعلیم او بخصوص در رشته پزشکی در ارزیابی های سراسری در سطح کشور همیشه در ردیف برترین ها بوده اند و به استناد این تلاشها و درخشش عالی در سال 1389 بعنوان استاد نمونه دانشگاه شناخته شد.
زندگی پر افتخار و سراسر عزت دکتر صفاری را بسان کتابی می توان تصور نمود که هر یکی از اوراقش ، دفتری از حکمت و معرفت است. فقر خانوادگی در ایام کودکی و مشکلات جانبازی در اوایل فصل جوانی ، هیچ وقت ایشان را به شکوه و گلایه وانداشت و همیشه نکته ای که بر زبان می راند نشان از اعتماد به نفس و افق روشن زندگی ایشان بود که بالاترین درس زندگی برای جوانان امروز است.
آرام و با وقار زندگی می کرد و هرگاه با مشکلی روبرو می شد فریاد نمی زد و روحیه همراهی عالمانه با دوستانش نیز از اوراق زرین دیگر زندگی اوست.
هر از گاهی که ایشان به دوستان قدیمش همراه می شود ایده پرداز و نهایتا امید آینده روشن برای منطقه می باشد.ایشان همیشه می گوید: " انسان با همت عالی و با بکارگیری توانایی هایش می تواند به درجات عالی تری برسد و لذا با جوانان بیشتر همراهی داشت و سعی می کرد در محافل انس و محبت ، بیشتر با جوانان باشد.
دکتر صفاری مدیریت را در مسئولیت پذیری می داند و اعتقاد دارد کسانی که بیشتر و بهتر مسئولیت می پذیرند و تعهد دارند مدیر توانایی هستند و اعتقاد راسخ دارد که همه چیز و همه امور در ید و کنترل انسان مسئولیت پذیر می تواند واقع شود و یکی از مسئولیت های مهم در این مسیر پذیرفتن حق وکالت مردم است که اگر تعللی شود حقوق عمومی به گردن می گیرد.
وی در کنار تعهد کاری خود نمونه عینی و الگوی مناسب برای دوستان و همکارانش می باشد و اعتقاد دارد این نظام مقدس با جانفشانی هزاران جوان عزیز حاصل آمده و باید در حفظ این آرمان تلاش نمود و حضور ایشان در محافل ، مجالس و همنشینی با شخصیتهای منطقه به نوعی منتقل کننده پیام ارزشی خود و استقبال از نظرات و اندیشه های ارزشی دیگران بود.
و سرانجام دکتر صفاری ، در محور سکوت پر معنای زندگی خویش ، گاهی رنجور از دیده ها ، تا انتهای خلاء پیش می رود و با احساس گزش تازیانه ها ، احساس خستگی نمی کند بل همیشه بسان هنرمندی نقش آفرین است و بر روح امید و نشاط می دمد که این نیاز امروز جامعه ماست.
آنچه می خوانید چهره علمی ، مدیریتی و مسئولیت پذیری این استاد را نشان می دهد :
- چاپ دهها مقاله فارسی در مجلات علمی داخلی
- صاحب چندین مقاله در مجلات معتبر بین المللی به زبان انگلیسی (ISI)
- عضویت در کمیته علمی کنگره های بین المللی
- سخنرانی های متعدد در چندین کنگره بین المللی
- مدیرکل آموزش دانشگاه علوم پزشکی کاشان
- سمت های اجرایی متعدد در سطح دانشگاه علوم پزشکی کاشان
- عضو" شورای دانشگاه " بعنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری در دانشگاه علوم پزشکی
- دبیر شورای آموزشی دانشگاه و عضو کمیسیون موارد خاص در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
- مدیر گروه علوم آزمایشگاهی دانشگاه
- مسئول فنی آزمایشگاه بیمارستان شهید بهشتی کاشان
- مسئولیت پیگیری در جهت راه اندازی و تاسیس رشته های جدید در دانشگاه علوم پزشکی کاشان
- ارائه فرایندهای مختلف آموزشی در جهت ارتقای سیستم آموزشی دانشگاه
- همکاری با نهادهای فرهنگی دانشگاه جهت تعامل سازنده با قشر فرهیخته دانشجو
دیدگاه ها و نقطه نظرات ایشان در رابطه با مسایل کشوری و منطقه ای و بیان راه حل های مناسب طی مقالات اینده ارائه خواهد شد.
در بین سالهای 1310 تا 1320 (ه .ق ) دو نفر عکاس تهرانی که علاقمند به کار عکاسی مستند بوده اند به روستای مرق کاشان میروند تا از فضای روستا ، مردمانش و زیارت بقعه ی بابا افضل عکاسی کنند . آنها هنگام ظهر برای صرف نهار به قهوه خانه ی روستا می روند و در آنجا پیر مردی را می بینند که بعد از خوردن نهار در حال پُک زدن به چپقش است ، از او عکسی به یاد ماندنی می گیرند وبعد به تهران باز می گردند .
آنها نگاتیو عکس را در تاریک خانه آتلیه شان به ظهور می رسانند وآن اثر زیبا را مشاهده می کنند. مدتی بعد صاحب کافه لاله زارتهران برای گرفتن پرتره اش به آنجا میرود و عکس پیرمرد چپق بدست را که کنار میز غذا نشسته است می بیند و آن را ازعکاسها می خرد و با خود به کافه آورده آن را بر دیوار کافه اش نصب می کند.
این تصویر سالها ی سال بر دیوار کافه لاله زار نصب بوده است تا اینکه فردی هنرمند برای خوردن قهوه وکشیدن سیگاری گذرش به کافه لاله زار تهران می افتد و عاشق عکس شده ازروی آن یک تابلو نقاشی می کشد ، چند سال بعد ازروی آن نقاشی پوسترهایی به طور گسترده در ایران وبعضی از کشورها منتشر میشود واین اثر به عنوان اثری ماندگار به جا می ماند.
اما در مورد صاحب چهره نقاشی شده :
به قول از مردم روستای مرق این آقا شخصی است به نام حاج حسین احمدیان معروف به ( حاج حسین حکیم ، یا بابا حکیم مرقی) که هنگام مرگ 115 سال سن داشته است .ایشان در روستای مرق ، کاشان و روستاهای اطرافش به کار طبابت مشغول بوده است . حاج حسین حکیم به غیر از کار طبابت به عنوان بلد راه کاروان های عتبات عالیات و زیارت معصومین (ع) نیز سفر می کرده است او همچنین به عنوان داوردر صلح و صلاح بین مردم ورساندن نامه ها به تهران وعودت آنها به روستا ها وکاشان فعال بوده است . حاج حسین در سفرهایی که به تهران داشته است از محضر آیت الله کاشانی نیز استفاده کرده ونصایح ایشان واخبار سیاسی آن زمان را به گوش مردم کاشان می رسانده است
منبع: وبلاگ وطن من بیدگل